پارت ۲ معلم مدرسمون
پارت ۲ معلم مدرسمون
مدیر: باید از آقای جعون بپرسیم آقای جعون
یک فرصت دیگه بهش میدی؟
کوک: باش ولی آخرین فرصتیه که بهش میدم
سوفیا: ممنونن آقای جعون
( برگشتن)
الیکا: اوا سوفیا چرا برگشتی مگه این اخراج نشد جونگ کوک اوپا؟( خودش را مالوندن به کوک)
کوک: خیر بعدش من کی به شما اجازه دادم به من بچسبی
الیکا: عه وا اوپا قرار شد که ما باهم ازداوج کنیم
کوک: کی حتما تو خوابت دیدی خوب بچه ها گرم کردید؟
جکسون: بله آقا بجز الیکا چون هرچی بهش گفتیم گرم کن گفت با شما گرم میکنه
کوک: اوکی پس الیکا خانوم شما ۱۰ تا پلاک و ۱۰ تا شنا میز نی
الیکا: وا چرا پس سوفیا هم باید بزنه چون دیر اومد
کوک: اون هم گرم میکنه شما اینارا بزن که بیشترش نکردن بقیه هم برید گروه بشید و تمرین همیشگی را بزنید سوفیا هم با من میاد گرم میکنه سوفیا همراهم بیا
سوفیا: همینطور ر که داشتیم تمرین میکردیم
بهم گفت که طناب بزنم شانس گوه من من توی طناب زدن خوب نبودم همینطور که طناب را برداشتم و میزدم یکهو طناب خورد تو صورتش آخه مغز خر چرا میای جلوم
کوک: اویی دختره چرا صورت زیبام را لک و پار کردی
سوفیا: خوب خودت جلو اومدی به من چه
کوک: تو بلد نیستی طناب بزنی
سوفیا: من بلدم تو مثل گاو سرت را انداختی جلو
( همینطور که داشتن دعوا میکردن کوک لب های سوفیا را بوسید)
سوفیا : ای بی حیا داری چیکار میکنی
کوک: بوست کردم
سوفیا: بوست غلط کرد عیشش
کوک: بخاطر همین اسکل بازی هات عاشقت شدم دیگه
سوفیا: چیییی واده فاخخخ( غش کرد)
و تا آخر عمرشون باهم زندگی کردنند❤️❤️
لیلیلی گند زدم اخرشا
بعدی از کی باشه؟
مدیر: باید از آقای جعون بپرسیم آقای جعون
یک فرصت دیگه بهش میدی؟
کوک: باش ولی آخرین فرصتیه که بهش میدم
سوفیا: ممنونن آقای جعون
( برگشتن)
الیکا: اوا سوفیا چرا برگشتی مگه این اخراج نشد جونگ کوک اوپا؟( خودش را مالوندن به کوک)
کوک: خیر بعدش من کی به شما اجازه دادم به من بچسبی
الیکا: عه وا اوپا قرار شد که ما باهم ازداوج کنیم
کوک: کی حتما تو خوابت دیدی خوب بچه ها گرم کردید؟
جکسون: بله آقا بجز الیکا چون هرچی بهش گفتیم گرم کن گفت با شما گرم میکنه
کوک: اوکی پس الیکا خانوم شما ۱۰ تا پلاک و ۱۰ تا شنا میز نی
الیکا: وا چرا پس سوفیا هم باید بزنه چون دیر اومد
کوک: اون هم گرم میکنه شما اینارا بزن که بیشترش نکردن بقیه هم برید گروه بشید و تمرین همیشگی را بزنید سوفیا هم با من میاد گرم میکنه سوفیا همراهم بیا
سوفیا: همینطور ر که داشتیم تمرین میکردیم
بهم گفت که طناب بزنم شانس گوه من من توی طناب زدن خوب نبودم همینطور که طناب را برداشتم و میزدم یکهو طناب خورد تو صورتش آخه مغز خر چرا میای جلوم
کوک: اویی دختره چرا صورت زیبام را لک و پار کردی
سوفیا: خوب خودت جلو اومدی به من چه
کوک: تو بلد نیستی طناب بزنی
سوفیا: من بلدم تو مثل گاو سرت را انداختی جلو
( همینطور که داشتن دعوا میکردن کوک لب های سوفیا را بوسید)
سوفیا : ای بی حیا داری چیکار میکنی
کوک: بوست کردم
سوفیا: بوست غلط کرد عیشش
کوک: بخاطر همین اسکل بازی هات عاشقت شدم دیگه
سوفیا: چیییی واده فاخخخ( غش کرد)
و تا آخر عمرشون باهم زندگی کردنند❤️❤️
لیلیلی گند زدم اخرشا
بعدی از کی باشه؟
۷.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.