فیک جیمین

p. ²
اینا کاملا فیک هستند و ارمیا می نویسن



ویو ا/ت:
واقعا باورم نمیشد که بابام روم شرط بسته بود
الان تکلیف من چیه؟
ینی واقعا باید با پسری زندگی کنم ک فقط اسمشو میدونم؟
حتی ی بارم ندیدمش
هوف ولی کاریه ک شده جاش حداقل می تونم از شر این خونه راحت بشمو شایدم ازاد شدم...
چمدونمو جم کردم و رفتم دم در

مکالمشون ( بابا ا/ت _ ا/ت*)
*چمدونمو جم کردم (با لحن خشک)
_دخترم متاسفم
*بابتِ؟
_این که نتونستم هرچی می خوایو واست فراهم کنم من به هیچ درد تو نخوردمو الانم که...
*اهان باشه من دیگه میرم
_خداحافظ درخترم مراقب خودت باش
*باشه خدافس

ویو ا/ت:
اخیش یس بلاخره از شر این خونه راحت شدمو شوهر می کنم گیگیلی گیگیلی گیگیلی
خوب وایسا بینم اصن این پارک جیمین چ شکلیه؟
از خونه رفتم بیرون دم در ی ماشین مشکی سیک خیلی گرون قیمت بود
یع پسر پیش از حد ژذاب ازش اومد بیرون هوف کاش بابام منو ب این باخته بود
پسره از ماشین اومد بیرونو گف خانم جئون؟
دیدگاه ها (۰)

جونگ کوکا تولد مبارک بانی کوشولووو

فیک جیمین p.3

فیک جیمین

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط