۳/۳وقتی ( البته از ته بود چون نتونستم از شوگا نوشتم )یونگ
۳/۳وقتی ( البته از ته بود چون نتونستم از شوگا نوشتم )یونگی مافیاعه و اشتباهی به ات شکلیک میکنه و ات میره کما
ات : یونگی داری گریه میکنی
یونگی : نه گریه نمی کنم اشغال رفت تو چشمم
ات : 😂تو خوبی ( اره معلومه که اون خوبه دختره ی سلیطه )
یونگی دلم برات تنگ شده بود
یونگی : منم دلم برات تنگ شده بود الان میرم کار های ترخیص ت رو انجام میدو که بریم
na: خوب همچی به خوبی و خوشی پیش رفت و صاحب یک بچه به اسم یونا شدن
چند سال بعد :
یونا : مامان شیر کاکائو ی منو کی خورده
ات : عزیزم من خوردم گشنم بود
یونا( زد زیر گریه )
ات : الو یونگی یه شیر کاکائو میخری
یونگی : چاگیا دیروز دو بسته خریدم
ات: یونا داره گریه میکنه چون همه ی شیر کاکائو هاشو من خوردم
یونگی: هعی میخرم
ات: باشه بای
پایان
میدونم خیلی چرت بود
ات : یونگی داری گریه میکنی
یونگی : نه گریه نمی کنم اشغال رفت تو چشمم
ات : 😂تو خوبی ( اره معلومه که اون خوبه دختره ی سلیطه )
یونگی دلم برات تنگ شده بود
یونگی : منم دلم برات تنگ شده بود الان میرم کار های ترخیص ت رو انجام میدو که بریم
na: خوب همچی به خوبی و خوشی پیش رفت و صاحب یک بچه به اسم یونا شدن
چند سال بعد :
یونا : مامان شیر کاکائو ی منو کی خورده
ات : عزیزم من خوردم گشنم بود
یونا( زد زیر گریه )
ات : الو یونگی یه شیر کاکائو میخری
یونگی : چاگیا دیروز دو بسته خریدم
ات: یونا داره گریه میکنه چون همه ی شیر کاکائو هاشو من خوردم
یونگی: هعی میخرم
ات: باشه بای
پایان
میدونم خیلی چرت بود
۵.۷k
۱۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.