باز من ماندم و این دلی که بی قراره توست

#باز من ماندم و این دلی که بی قراره توست،
باز من ماندم و این کوچه های خسته ی از نبود تو،
باز من ماندم و منظومه هایی بلند از #غزل های ناز نگاه تو،
باز این منم که گر گرفته از خورشیدکی که هم #ستاره شد در مدار تو،
باز شروع وزش های نجیب عطرهایی که می وزد از سرای تو،
و باز این منی که هرگز نبوده ام تا به این اندازه دچار تو،
باز منو حجمه هایی پنهان ، از نفس هایی که میکشم در هوای تو،
باز از تو چه پنهان گلم ، میان هر نفسی که میکشم،
تنها تو هستی که میکِشم تو را،
تنها تو هستی که میکُشی مرا،
دیدگاه ها (۲)

جمعه هیچ تقصیری ندارد ..جمعه ها را دیگران به کاممان تلخ کردن...

پیشانی ام سجده گاه لب هایتچشمانم میعادگاه قدم هایتدستانم تکی...

ما در جوار یکدیگر زندگی می کنیم،پس اولین مقصود ما در زندگی ا...

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم اگه با گذشت کردن کسی کوچک...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

اوه خدای‌من!احساس میکنم گم شده‌ام . نمی‌دانم کجام و قراره چی...

#عشق- جنایت🔪پارت 54پرش زمان دو ساعت بعد: ویو سوله: جینو: مطم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط