بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت اول :چرا رهبر انقلاب فرمودند: مسئله ایران و آمریکا حلشدنی نیست؟
رهبر انقلاب دیروز فرمودند دعوای ایران و آمریکا حلناشدنی است. این جمله ساده نیست، پشتش هفتاد سال تجربه تاریخی و تضاد بنیادی بین دو نگاهه: نگاه سلطه جوی آمریکا و نگاه استقلالطلب ایران.
1 - تعارض از بنیان :
ایران بعد از انقلاب اسلامی گفت می خوام مستقل باشم؛ نه شرقی، نه غربی. آمریکا اما اساس کارش اینه که ملتها رو توی مدار خودش نگه داره.یه ملت مستقل مثل ایران، که نه زیر بار زور میره و نه قابل خرید نه، برای آمریکا خطرناکه. پس این تضاد ریشهایه و به پروندههای مقطعی مثل هستهای یا موشکی محدود نمیشه.
2 - زخم تاریخی 28 مرداد :
ملت ایران اولین بار 28 مرداد 1332 با چشم خودش دید آمریکا چه طور استقلالش رو له کرد. مردم نفت رو ملی کرده بودن و دولت مصدق سر کار بود، ولی آمریکا و انگلیس کودتا کردن و همه چی رو برگردوندن. اون روز ایران فهمید اعتماد به آمریکا یعنی نابودی استقلال!
3 - دشمنی همیشگی :
بعد از انقلاب اسلامی، آمریکا دشمنی رو تو شکلهای مختلف ادامه داد: تحریمهای فلج کننده، ترور دانشمندان هستهای، حمایت همه جانبه از صدام توی جنگ 8 ساله،تحریک گروهکها و حمله تبلیغاتی و رسانهای. یعنی حتی یه روز هم دست از فشار برنداشته!
4 - حمله وسط مذاکره! :
یکی از روشنترین نشونههای غیرقابل اعتماد بودن آمریکا اینه که حتی وسط مذاکرات هم دست از دشمنی برنداشتن. همون موقعی که مذاکره کنندهها سر میز حرف می زدن، آمریکا تحریمهای جدید اضافه میکرد. همزمان اسرائیل - با چراغ سبز آمریکا - دانشمند برجسته کشور، شهید فخریزاده رو ترور کرد. این یعنی حتی وقتی ایران با حسن نیت پای میز میره، طرف مقابل در عمل مشغول ضربه زدنه، تا جایی که وسط مذاکرات اخیر جنگ به راه انداختند و گفتم مذاکرات پروژه فریب بود.
5 - چرا مشکل حل نمیشه؟ :
آمریکا با اصل ایران مستقل مشکل داره. برای اونها ایران باید مثل قبل از انقلاب، وابسته و دنباله رو باشه. پس هر بار ایران توی یه موضوع کوتاه بیاد، سریع بهانه تازهای می سازن: یه روز هستهای، یه روز موشکی،یه روز حقوق بشر،فرداش منطقه. این چرخه تموم شدنی نیست.(ادامه دارد...)
قسمت اول :چرا رهبر انقلاب فرمودند: مسئله ایران و آمریکا حلشدنی نیست؟
رهبر انقلاب دیروز فرمودند دعوای ایران و آمریکا حلناشدنی است. این جمله ساده نیست، پشتش هفتاد سال تجربه تاریخی و تضاد بنیادی بین دو نگاهه: نگاه سلطه جوی آمریکا و نگاه استقلالطلب ایران.
1 - تعارض از بنیان :
ایران بعد از انقلاب اسلامی گفت می خوام مستقل باشم؛ نه شرقی، نه غربی. آمریکا اما اساس کارش اینه که ملتها رو توی مدار خودش نگه داره.یه ملت مستقل مثل ایران، که نه زیر بار زور میره و نه قابل خرید نه، برای آمریکا خطرناکه. پس این تضاد ریشهایه و به پروندههای مقطعی مثل هستهای یا موشکی محدود نمیشه.
2 - زخم تاریخی 28 مرداد :
ملت ایران اولین بار 28 مرداد 1332 با چشم خودش دید آمریکا چه طور استقلالش رو له کرد. مردم نفت رو ملی کرده بودن و دولت مصدق سر کار بود، ولی آمریکا و انگلیس کودتا کردن و همه چی رو برگردوندن. اون روز ایران فهمید اعتماد به آمریکا یعنی نابودی استقلال!
3 - دشمنی همیشگی :
بعد از انقلاب اسلامی، آمریکا دشمنی رو تو شکلهای مختلف ادامه داد: تحریمهای فلج کننده، ترور دانشمندان هستهای، حمایت همه جانبه از صدام توی جنگ 8 ساله،تحریک گروهکها و حمله تبلیغاتی و رسانهای. یعنی حتی یه روز هم دست از فشار برنداشته!
4 - حمله وسط مذاکره! :
یکی از روشنترین نشونههای غیرقابل اعتماد بودن آمریکا اینه که حتی وسط مذاکرات هم دست از دشمنی برنداشتن. همون موقعی که مذاکره کنندهها سر میز حرف می زدن، آمریکا تحریمهای جدید اضافه میکرد. همزمان اسرائیل - با چراغ سبز آمریکا - دانشمند برجسته کشور، شهید فخریزاده رو ترور کرد. این یعنی حتی وقتی ایران با حسن نیت پای میز میره، طرف مقابل در عمل مشغول ضربه زدنه، تا جایی که وسط مذاکرات اخیر جنگ به راه انداختند و گفتم مذاکرات پروژه فریب بود.
5 - چرا مشکل حل نمیشه؟ :
آمریکا با اصل ایران مستقل مشکل داره. برای اونها ایران باید مثل قبل از انقلاب، وابسته و دنباله رو باشه. پس هر بار ایران توی یه موضوع کوتاه بیاد، سریع بهانه تازهای می سازن: یه روز هستهای، یه روز موشکی،یه روز حقوق بشر،فرداش منطقه. این چرخه تموم شدنی نیست.(ادامه دارد...)
- ۲۵۲
- ۰۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط