علامت ها

علامت ها
+ا\ت
_:چان
عضو نهم استری کیدز هستی و از اونجایی که هم مکنه بودی و هم تنها دختر ،سعی میکردن جوری رفتار کنن که ناراحت نشی و سعی میکردن حرفایی نزن که ناراحت شی( خلاصه همه جوره نازتو میکشیدن)
تو و بنگ چان همدیگرو از قبل می شناختین چون( دوران کار اموزی)
اما خیلی بهم نزدیک نبودین ولی بعد از تشکیل گروه خیلی باهم صمیمی شده بودین وقتی هم که قرار بود هم اتاقی تون رو انتخاب کنین( میدونم انتخابی نیست توی سناریو اینجوری نوشتم)تو چانو انتخاب کردی و وقتی چند سال از تشکیل گروه گذشت باهم یه رابطه رو شروع کردین و فقط هان و چانگبین از این موضوع خبر داشتن
امروز هم یک کنسرت دیگه داشتین
وقتی که تو و چان داشتین برای رفتن لباس میپوشیدین چان یاد اتفاق های دیشب‌تون افتاد و حسابی تحریک شد😈
_:ا\ت
+:جانم؟
_:میگم که... امممم من... من خیلی تحریک شدم میشه الا...
حرفشو قطع کردی
+:همین جوریشم دیر میرسیم پیش پسرا چون گفتن امروز باید زوتر بریم وقتی برگشتیم خونه یه فکری میکنیم ولی الان رو کلا‌ بیخیال شو
_:ای بابا باشه
به موقع رسیدید پیش پسرا رفتین لباساتونو بپوشید که متوجه شدی چرا باید زودتر میومدید چون قرار بود عکس برای فوتو کارت بگیرید
عکس هایی کمه باید میگرفتید تکی و ۳ نفری بود اما خودتون نمیتونستید انتخاب کنید که با کیاد عکس بگیرید
بعد از اینکه عکس های تکی رو گرفتید باید عکس های ۳ نفره‌رو میگرفتید
عکاس: هان،چانگبین،ا\ت بیاین
وارد اتاق شدین وقتی داشتن بعضی قسمت های میکاپتون رو درست میکردن گفتی
ا\ت: میخوام چانی رو اذیت کنم میشه کمک. کنید بهم
هان: (خنده‌ی سنجابی)خب چیکار بکنیم؟
ا\ت: لازم نیست کاری بکنید فقط سعی کنید به من نزدیک باشید و چانگبین یه موضوعی رو باید بهت بگم...( درگوشش گفتی بعدا متوحه میشید ا\ت چی گفت)
چانگبین :ای وای ولی باشه من برای مکنه هرکاری میکنم
(بعد از اینکه عکس همه ی پسرا تموم شد)
سریع رفتید لباس های کنسرت امروزتون رو پوشیدید
طبق چیزی که به چانگبین گفته بودی انجام بده اومد جلوت وایستاد جوری که چان هم بتونه ببینه این صحنه رو گفت
چانگبین: ا\ت دکمه‌ی اخر لباسمو نمیتونم ببندم طراحای لباسم مشغول دادن لباس به پسران اینو می بندی برام
گفتی باشه. براش بستی و همونطور که هماهنگ کرده بودید دستتو رو د. یکش کشیدی
ا\ت: اوه چانگبینا ببخشید حواسم نبود
چانگبین: نه اشکالی نداره و رفت
وفتی پشت سرتو نکاه مردی چانو دیدی که داره خمار بهت نگاه میکنه اما بی توجه بهش رفتی تا اماده شید برای رفتن روی صحنه
توی کل اجرا تو و هان پیش هم بودید و هان طبق قولی که داده بود خودشو برات کیوت میکرد و تو هم برای اینکه چان رو بیشتر تح. ریک کنی لپ هانو میکشیدی و لبخند میزدی بهش

کنسرت تموم شد و برگشتید خونه
میدونستی که قراره بعد از کارایی که با پسرا توی طول کنسرت انحام دادی چه شبی برات بسازه

چان رفته بود دوش بگیره و تو لباس خواب تو پوشیدی اما چندتا دکمشو باز گذاشتی
چان از حموم اومد بیرون لباسشو پوشید و اومد توی اتاق
قبل از اینکه بخواد کارشو شروع کنه خودتو تو بغلش جا کردی کیس مارک روی گردنش گذاشتی و چونش رو با انگشتت گرفتی و لبتو محکم کوبوندی رو لباش از این کار لذت میبرد اما نه به اندازه ای که نیازشو بر طرف کنه پس ازت فاصله گرفت یه ذره نفس‌کشید چون وقتی کیس می رفتید همیشه نفس کم‌میاورد
_:برام ب...
حرفشو قطع کردی و کارتو شروع کردی می چرخوندی دهنت و با دندونات گاز می‌گرفتی میتونستی نبضشو تو دهنت حس کنی پس سرعتشو بیشتر کردی
_:عاحح ا\تححح سرعتشو بیشتر کن
میتونستی داغیشو حس کنی وقتی که حس کرد داره به ک. ام میرسه میخواست قطعش کنه اما سریع گفتی
+:نه می خوام برای اولین بار مزشو حس کنم
پس توت خالی کرد
کار تونو ادامه دادید وقتی که برای چهارمین بار به ک. ام رسید گفت
_:تمومش‌کن در حد ف. اک میسوزه
از دهنت در اوردی و خودتو پرت کردی روی تخت
اون شب بهترین شبتون بود