نامجونخب ات ما باید یه چیزی بهت بگیم
نامجون:خب ا.ت ما باید یه چیزی بهت بگیم...
ا.ت:خب؟...
نامجون:د...دو...دوس
ا.ت :چی داری میگی؟
نامجون :دوست دختر ما میشم؟(سریع)
ا.ت:ق...قبوله(لبو شده🌝)
ویو یورا(حیحی دوباره من🤣)
پسرا
اولین بوسه ا.ت رو گرفتن
و بعد از مدتی تبدیل شدن به مالک های ا.ت
دو ماه بعد
ا.ت همه پسرا رو جمع کرده بود تا یه چیز مهم بهشون بگه
ا.ت:خب اینجا رو نگاه کنید
یه بیبی چک مثبت بود
درسته ا.ت حامله بود
همه پسرا با شوق و ذوق هم رو بغل کردن ...
همه خوشحال بودن
(چند ماه بعد )
دکتر:بچه ها سه قلو هستن
دو پسر و یه دختر ....
(نه ماهگی ا.ت)
ا.ت:جیغغغغغ
اخخخ بچه ها ....بچه ها دارن میان...
سومین:بایییی
جیمین :جون بابایی بابا قربون شما بره
سوجون و سوهو :یااااا ماهم هستیم
ته:شما هم بیاید :پسرای بابا
درسته این یه پایان شاد برای این خانواده بود
ممکنه مشکلات زیادی در راه داشته باشند
اما ....
اونا باهم از پسش بر میان
سومین:مامانی
خوب بخوابی (بغض)
برام:مامانی این خانومه کیه؟
جیمین :این مامان بزرگ شماست......
ا.ت:خب؟...
نامجون:د...دو...دوس
ا.ت :چی داری میگی؟
نامجون :دوست دختر ما میشم؟(سریع)
ا.ت:ق...قبوله(لبو شده🌝)
ویو یورا(حیحی دوباره من🤣)
پسرا
اولین بوسه ا.ت رو گرفتن
و بعد از مدتی تبدیل شدن به مالک های ا.ت
دو ماه بعد
ا.ت همه پسرا رو جمع کرده بود تا یه چیز مهم بهشون بگه
ا.ت:خب اینجا رو نگاه کنید
یه بیبی چک مثبت بود
درسته ا.ت حامله بود
همه پسرا با شوق و ذوق هم رو بغل کردن ...
همه خوشحال بودن
(چند ماه بعد )
دکتر:بچه ها سه قلو هستن
دو پسر و یه دختر ....
(نه ماهگی ا.ت)
ا.ت:جیغغغغغ
اخخخ بچه ها ....بچه ها دارن میان...
سومین:بایییی
جیمین :جون بابایی بابا قربون شما بره
سوجون و سوهو :یااااا ماهم هستیم
ته:شما هم بیاید :پسرای بابا
درسته این یه پایان شاد برای این خانواده بود
ممکنه مشکلات زیادی در راه داشته باشند
اما ....
اونا باهم از پسش بر میان
سومین:مامانی
خوب بخوابی (بغض)
برام:مامانی این خانومه کیه؟
جیمین :این مامان بزرگ شماست......
- ۳.۹k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط