از زین فتاد و سر به سر خاک، برگذاشت
از زین فتاد و سر به سر خاک، برگذاشت
خاکم به سر، که شه به سر خاک، سر گذاشت
هر جا که سر نهاد، بر آن ریگهای گرم
از تاب رفت و، باز به جای دگر گذاشت
اشکش ز دیده جاری و، از تاب تشنگی
لبهای خشک را به ره چشم تر گذاشت
هر جا که درد داشت، بر آن می گذاشت دست
ای درد بر دلم، که به دل بیشتر گذاشت #محرم #ashura
خاکم به سر، که شه به سر خاک، سر گذاشت
هر جا که سر نهاد، بر آن ریگهای گرم
از تاب رفت و، باز به جای دگر گذاشت
اشکش ز دیده جاری و، از تاب تشنگی
لبهای خشک را به ره چشم تر گذاشت
هر جا که درد داشت، بر آن می گذاشت دست
ای درد بر دلم، که به دل بیشتر گذاشت #محرم #ashura
۷۶۸
۲۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.