گفتی مرا چو جویی

.
گفتی مرا چو جویی ؛
در جانِ خویش یابی

چون جویمت که در جان ؛
بس بی نشان نِشستی 🪞✨️

عطار
.
دیدگاه ها (۰)

‌گاهی نمـی‌دانم دقیقاً چه می‌خـواهم…نه خواسته‌ای مشخص دارم،ن...

حس کردن، وقتی از حد می‌گذرد، دیگر نعمت نیست،تبعیدی‌ست خاموش....

.ای دهنده ی عقل ها ؛ فریاد رَستا نخواهی تو ؛ نخواهد هیچکسهم...

گاهى فكر ميكنم مگر ميشود آدمهااينقدر راحت و هر چند وقت يكبار...

جان دلم بردی در قعر جان نشستیمن برکنار رفتم تودر میان نشستیگ...

اگر عشقت به جای جان ندارمبه زلف کافرت ایمان ندارمچو گفتی ننگ...

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان راتو مرا گنج روانی چه ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط