پارت ۳
پارت ۳
زندگی بدون ن
عمر بیا ببینیم چیه؟ (دویدن تو) دروک و سارپ باهم دعواشون شده بود
عمر: دروک چیشده؟
دروک: یکی اینجاست که تنش می خواره
عمر: خودم واسش می خوارونم (عمر با مشت زد تو صورت سارپ و سارپ افتاد زمین)
اسیه
دستش رو گرفتم کشیدم عقب و گفتم عمر آروم باش ارزشش رو نداره سارپ از روی زمین بلند شد و اومد سمت عمر و هولش داد و گفت: تو چیکاره ای پسر
عمر رفت سمت سارپ و گفت: ببین سارپ این چند وقت هر کاری که خواستی کردی هرچی دلت خواسته گفتی دیگه کاسه صبرم رو لبریز نکن بشین سر جات تا یه بلایی سرت نیاوردم و با دوتا دست به سینه سارپ زد
سارپ گفت: نه بابا عمر کوچولو مثلا میخوای چیکار کنی
دروک رفت سمت سارپ بزنتش که..
زندگی بدون ن
عمر بیا ببینیم چیه؟ (دویدن تو) دروک و سارپ باهم دعواشون شده بود
عمر: دروک چیشده؟
دروک: یکی اینجاست که تنش می خواره
عمر: خودم واسش می خوارونم (عمر با مشت زد تو صورت سارپ و سارپ افتاد زمین)
اسیه
دستش رو گرفتم کشیدم عقب و گفتم عمر آروم باش ارزشش رو نداره سارپ از روی زمین بلند شد و اومد سمت عمر و هولش داد و گفت: تو چیکاره ای پسر
عمر رفت سمت سارپ و گفت: ببین سارپ این چند وقت هر کاری که خواستی کردی هرچی دلت خواسته گفتی دیگه کاسه صبرم رو لبریز نکن بشین سر جات تا یه بلایی سرت نیاوردم و با دوتا دست به سینه سارپ زد
سارپ گفت: نه بابا عمر کوچولو مثلا میخوای چیکار کنی
دروک رفت سمت سارپ بزنتش که..
۶.۸k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.