پارت یازدهم فیک عشق من آدمه :
پارت یازدهم فیک عشق من آدمه :
+ منت نزار سرم بابت کاری که کردی
- دختر اینقدر بد اخلاق نباش ، یکم مهربون باش
+ میدونی دیشب تا صبح همش داشتن گریه میکردم ؟
اونم بخاطر تو
چجوری میتونم بهت اعتماد کنم ؟
وقتی توی روز اول اشناییمون اینکارو کردی ، از بقیش چه انتظاری خواهم داشت
- میدونم از من عصبانی هستی
ولی من رو با این حرفا نمیتونی ناامید کنی
چون من عاشقتم
+ نکنه دوباره میخوای بری که میگی عاشقمی
-اتتتت چرا اینقدر لج میکنی ؟؟
میگم دوست دارم ، عاشقتم ، تو قلب منو لرزوندی این اتفاقی که افتاده تا حالا توی ۱۳۵ سال نیفتاده برام
+ نمیدونم ولی نمیخوام تصمیم عجولانه بگیرم
فقط این رو میگم یه مدت میتونی اینجا بمونی
ولی درمورد عشق من مطمئن نیستم
حالا هم برو پیش بقیه ، من براتون یه چیزی درست کنم
- ات
+ چیه؟
(ات برمیگرده که ببینه جیمین چیکارش داره و جیمین بغلش میکنه و بوسش میکنه )
- این برای اینکه ثابت کنم عاشقتم
+( قرمز شدن )
- من میرم تو هم بیا
+ باشه برو
اینم از چایی ، بفرمایید
؟ مرسی ولی جیمین شب رو کجا بمونیم
! تو میای پیش من
دوستت هم پیش ات میمونه
- اهوم
+ فکرش هم نکن ، مامانت اگر بفهمه با سه پسر دوستی منو میکشه
قرار این بود که تو بیای پیش ما یک هفته و تو این یه هفته کار خلافی انجام ندی
و واسه خانواده تو این خلافه
! ولی آت.......
+ ولی نداره، با مامانت حرف بزن ، به من ربطی نداره
! لطفا فقط یه شب
؟ لطفا
+ نه اصرار نکنین
؟ چقدر حرف میزنی بیام بزنمت ؟ ( با حالت عصبانی )
- تو غلط میکنی بخوای ات رو بزنی ، فکر نکن خبریه
+ بیا بزن ببینم چجوری میخوای بزنی
واسه کی شاخ و شونه میکشی یجوری میزنمت تا دو روز گریه کنی
- شنیدی که چی گفت ، بشین سر جات
+ کار میخوای بمونین ، توی همین خونه همتون میمونین
و چون اینجا نمیتونین کار خاصی انجام بدین ، تحت کنترلین
( شب میشه و موقع خواب میرسه )
+ دو تا اتاق بیشتر نیست
- پس ما دو تا توی یه اتاق و اون دو تا توی یه اتاق باشیم
؟ موافقم
! منم موافقم
+ هر کاری میخواین بکنین
( موقع خواب )
+ رو تخت میخوابی ؟
- اگر تو مشکلی نداشته باشی
+ اوکیه ، فقط اینو بگم که به پیشنهادت فکر کردم
و جوابم............
+ منت نزار سرم بابت کاری که کردی
- دختر اینقدر بد اخلاق نباش ، یکم مهربون باش
+ میدونی دیشب تا صبح همش داشتن گریه میکردم ؟
اونم بخاطر تو
چجوری میتونم بهت اعتماد کنم ؟
وقتی توی روز اول اشناییمون اینکارو کردی ، از بقیش چه انتظاری خواهم داشت
- میدونم از من عصبانی هستی
ولی من رو با این حرفا نمیتونی ناامید کنی
چون من عاشقتم
+ نکنه دوباره میخوای بری که میگی عاشقمی
-اتتتت چرا اینقدر لج میکنی ؟؟
میگم دوست دارم ، عاشقتم ، تو قلب منو لرزوندی این اتفاقی که افتاده تا حالا توی ۱۳۵ سال نیفتاده برام
+ نمیدونم ولی نمیخوام تصمیم عجولانه بگیرم
فقط این رو میگم یه مدت میتونی اینجا بمونی
ولی درمورد عشق من مطمئن نیستم
حالا هم برو پیش بقیه ، من براتون یه چیزی درست کنم
- ات
+ چیه؟
(ات برمیگرده که ببینه جیمین چیکارش داره و جیمین بغلش میکنه و بوسش میکنه )
- این برای اینکه ثابت کنم عاشقتم
+( قرمز شدن )
- من میرم تو هم بیا
+ باشه برو
اینم از چایی ، بفرمایید
؟ مرسی ولی جیمین شب رو کجا بمونیم
! تو میای پیش من
دوستت هم پیش ات میمونه
- اهوم
+ فکرش هم نکن ، مامانت اگر بفهمه با سه پسر دوستی منو میکشه
قرار این بود که تو بیای پیش ما یک هفته و تو این یه هفته کار خلافی انجام ندی
و واسه خانواده تو این خلافه
! ولی آت.......
+ ولی نداره، با مامانت حرف بزن ، به من ربطی نداره
! لطفا فقط یه شب
؟ لطفا
+ نه اصرار نکنین
؟ چقدر حرف میزنی بیام بزنمت ؟ ( با حالت عصبانی )
- تو غلط میکنی بخوای ات رو بزنی ، فکر نکن خبریه
+ بیا بزن ببینم چجوری میخوای بزنی
واسه کی شاخ و شونه میکشی یجوری میزنمت تا دو روز گریه کنی
- شنیدی که چی گفت ، بشین سر جات
+ کار میخوای بمونین ، توی همین خونه همتون میمونین
و چون اینجا نمیتونین کار خاصی انجام بدین ، تحت کنترلین
( شب میشه و موقع خواب میرسه )
+ دو تا اتاق بیشتر نیست
- پس ما دو تا توی یه اتاق و اون دو تا توی یه اتاق باشیم
؟ موافقم
! منم موافقم
+ هر کاری میخواین بکنین
( موقع خواب )
+ رو تخت میخوابی ؟
- اگر تو مشکلی نداشته باشی
+ اوکیه ، فقط اینو بگم که به پیشنهادت فکر کردم
و جوابم............
۵.۹k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.