احساس او
#فیک
#استری_کیدز
#فیک_استری_کیدز
#فلیکس
𝐏𝟏𝟏
و از آشنایی باهات اصلا خوشبخت نیستم...
ارع معلومه اون همیشه از من متنفر بوده هردوتامون گند میزنیم تو زندگی اون یکی کاملا اوکیه.
فلیکس:سلام
نامادری:برگشتی؟ واااای پسرم بیا یچیزی بخور پوست و استخون شدی
من و راشل بش سلام کردیم و من بی توجه بهش رفتم نشستم رو مبل
ول.... فلیکس دقیقا نشست بغل من!!!! دلم می خواست بزنم تو دهنش
من:پاشو
فلیکس:چی شده؟
من:چی شده؟ بگو چی نشده امروز مح ب لطف حضرت عالی همون یه چسه دوستی که داشتمم از دست دادم.
فلیکس:آها واس این ناراحتی
و صورتشو اورد جلو صورتم
ببخشید»
من:ببخشم؟ چیو گند زندتو؟ عمرا ببخشمت
پاشدم رفتم دو اتاقم
پرش زمانی=4 مین بعد
تق تق
من:بیا تو
فلیکس:هنوزم منو نبخشیدی؟
من:برو گمشو بیرون ب چه حقی اومدی تو اتاق من؟
فلیکس:خدت گفتی بیا تو
من:خ من از کجا میدونستم ط پشت دری؟ :/
فلیکس:ببخش دیگه
من:بخشش من چه بدرد تو میخوره؟ تو که از من متنفری
فلیکس:متنفر؟ کی همچین کــ...صـشری پیش تو گفته؟
من:ینی خودتم قبول نداری؟
اومد پیشم رو تخت نشست
فلیکس:خیلیم قبول دارم ول تو منو قبول نداری این چیزی که الان من قبولش دارم واسه تو بچه بازیه و ازش متنفری
من:برو کی گف بیای رو تخت من بشینی
باصدای کلفتش جواب داد:خدم
من:برووووووو
بلند شد و دستشو رو موهام کشید....
ادامه دارد....
#استری_کیدز
#فیک_استری_کیدز
#فلیکس
𝐏𝟏𝟏
و از آشنایی باهات اصلا خوشبخت نیستم...
ارع معلومه اون همیشه از من متنفر بوده هردوتامون گند میزنیم تو زندگی اون یکی کاملا اوکیه.
فلیکس:سلام
نامادری:برگشتی؟ واااای پسرم بیا یچیزی بخور پوست و استخون شدی
من و راشل بش سلام کردیم و من بی توجه بهش رفتم نشستم رو مبل
ول.... فلیکس دقیقا نشست بغل من!!!! دلم می خواست بزنم تو دهنش
من:پاشو
فلیکس:چی شده؟
من:چی شده؟ بگو چی نشده امروز مح ب لطف حضرت عالی همون یه چسه دوستی که داشتمم از دست دادم.
فلیکس:آها واس این ناراحتی
و صورتشو اورد جلو صورتم
ببخشید»
من:ببخشم؟ چیو گند زندتو؟ عمرا ببخشمت
پاشدم رفتم دو اتاقم
پرش زمانی=4 مین بعد
تق تق
من:بیا تو
فلیکس:هنوزم منو نبخشیدی؟
من:برو گمشو بیرون ب چه حقی اومدی تو اتاق من؟
فلیکس:خدت گفتی بیا تو
من:خ من از کجا میدونستم ط پشت دری؟ :/
فلیکس:ببخش دیگه
من:بخشش من چه بدرد تو میخوره؟ تو که از من متنفری
فلیکس:متنفر؟ کی همچین کــ...صـشری پیش تو گفته؟
من:ینی خودتم قبول نداری؟
اومد پیشم رو تخت نشست
فلیکس:خیلیم قبول دارم ول تو منو قبول نداری این چیزی که الان من قبولش دارم واسه تو بچه بازیه و ازش متنفری
من:برو کی گف بیای رو تخت من بشینی
باصدای کلفتش جواب داد:خدم
من:برووووووو
بلند شد و دستشو رو موهام کشید....
ادامه دارد....
۳.۰k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.