شراب سرخ پارت ۵۰
شراب سرخ پارت ۵۰
#red_wine #red_wine🍷
نه!!!
هر چیزی را میتونستم درونم حس کنم اما خوشحالی را هرگز..
ترس، واهمه، شوک، بهت، تعجب، استرس، هیجان..
اما دریغ از یک ذره خوشحالی..
داخل اتاق شد و قدم هایش را به نرمی سویم برداشت..
کام دهانم خشک و تلخ شده بود، قلبم محکم به سینهام میکوبید به گونهای که حس میکردم میخواهد از جا کنده شود..
روبرویم قرار گرفت گفت: شراب سرخ!
نه!!
شراب سرخ...این لقب را فقط به بانی گفته بودم..
سر تا پایش را آنالیز کردم..
او با بانی مویی نمیزد..کسی که در جشن بالماسکه همراهی ام کرد.. نامزد واقعیم جئون جونگ کوک بود!
کیم این را میدانست برای همین اینقدر روی او حساس شده بود برای همین با مرگش مرا تهدید کرد...
با کوبیده شدن در، نگاه هر دوی ما به سمت در چرخید..و روی کیم تهیونگ افتاد!
+چه شبی شد امشب..
ادامه دارد...
شرطای پارت بعد ۱۲۱۰ فالو و ۲۰ تا لایک و ۱۵ تا کام
#red_wine #red_wine🍷
نه!!!
هر چیزی را میتونستم درونم حس کنم اما خوشحالی را هرگز..
ترس، واهمه، شوک، بهت، تعجب، استرس، هیجان..
اما دریغ از یک ذره خوشحالی..
داخل اتاق شد و قدم هایش را به نرمی سویم برداشت..
کام دهانم خشک و تلخ شده بود، قلبم محکم به سینهام میکوبید به گونهای که حس میکردم میخواهد از جا کنده شود..
روبرویم قرار گرفت گفت: شراب سرخ!
نه!!
شراب سرخ...این لقب را فقط به بانی گفته بودم..
سر تا پایش را آنالیز کردم..
او با بانی مویی نمیزد..کسی که در جشن بالماسکه همراهی ام کرد.. نامزد واقعیم جئون جونگ کوک بود!
کیم این را میدانست برای همین اینقدر روی او حساس شده بود برای همین با مرگش مرا تهدید کرد...
با کوبیده شدن در، نگاه هر دوی ما به سمت در چرخید..و روی کیم تهیونگ افتاد!
+چه شبی شد امشب..
ادامه دارد...
شرطای پارت بعد ۱۲۱۰ فالو و ۲۰ تا لایک و ۱۵ تا کام
۱.۵k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.