fake kook

fake kook
part*⁷⁰

پنج سال بعد
کوک: وونی
وونی: بابایی مامانی کجاست
کوک:بزار بعد بهت میگم
بریم خونه مامان بزرگ
وونی: بریم
رفتیم خونه مامانم
کوک: سلام
لینا: سلام عزیزم خوش اومدی
وونی: مامان جون
لینا: جانم خوشگل خانم بیا داخل
رفتیم داخل
کوک: سلام پدر
پ: سلام
کوک: سلام
سلنا: سلام
ا/ت: سلام
کوک: سلام قربونت بشم خوبی
ا/ت: دیر کردین
کوک: ببخشید عزیزم
ا/ت: یه لحظه میای
کوک: چرا
ا/ت: بیا
رفتم دنبالش
ا/ت: چشماتو ببند
کوک: چرا
ا/ت: ببند
کوک: چیه بگو دیگه بستم
ا/ت: 😘
کوک: ا/ت
ا/ت: چیه
کوک: هیچی😊
ا/ت: چیشد
کوک: گفتم هیچی
ا/ت: یه خبری برات دارم
کوک: بگو
ا/ت: چیزه میدونی خب
کوک: بگو دیگه
ا/ت: من خب وونی قراره برادر یا خواهر شه😁
کوک: ها یعنی تو
ا/ت: اهمم
کوک: عزیزم راست میگی😊
ا/ت: اره
بفلش کردم
😘😘

این فیکم تموم شد ببخشید خیلی طولانی بود نظر خودتون حتما بگیر تا چند روز هم یعنی تا شنبه فعالیت ندارم و پیج خصوصیه و شنبه فیک جدید داریم از تهیونگه😄
#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۳۴)

قرار بود شنبه بزارم ببخشید دیر شد یه مشکلی داشتم که رفع شد ...

fake taehyung part*¹تهرونا:خانم دکترا/ت:تهرونا بسه دیگه هی ب...

fake kook part*⁶⁹ا/ت: دلم خیلی برات تنگ شده بودکوک: منم همین...

fake kook part*⁶⁸یک سال بعد تو محل کارم بودم منشی: اقا یه خا...

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط