تو عشق منی جان به فدای هرنگاهت

•┈••✾~🍃❣🍃~✾••┈•

تو عشق منی جان؛ به فدای هرنگاهت ..
من مست وخراباتی؛ آن چشم سیاهت ..

هر دم به نظر روی؛ تو آید توببینم..
عمریست که من؛ منتظرم چشم براهت..

هر چند که تو با دل؛ ما راه نیایی..
با اینهمه تفصیل؛ خداپشت وپناهت..

بردل که بجزمهرتو؛وعشق توام نیست..
ویرانی دل را چو ؛نویسند گناهت ..

ای عشق تو باشی؛ همه ی جان و تن من ..
برگرد که شود تا که؛ ببینم رخ ماهت..

نقش خم ابروی تو شد ؛ مصرع شعرم..
نی دل که تمامی شده ؛در عشق تباهت..

صد بار به تو گفته ام؛ و باز بگویم..
تو عشق منی جان؛ به فدای هر نگاهت...
دیدگاه ها (۱)

ﻣﻨّـﺖ ﮐﺸﻢ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺑـﺮ ﻣـﺎ ﻧـﮕﺬﺍﺭﺩﺩﺭ ﮐﻠﺒــﻪ ﯼ ﻣــﺎ ﻧﯿﻤــﻪ ﺷ...

بغلم کردی و گفتی که دلم غم دارد باورت هست که این عشق تو را ک...

جانم فدای آتش پر التهاب عشقوآنکو که هست در شرر از پیچ و تاب ...

امروز که سرمستم از آهنگِ صدایتبگذار بخوانم غزلی تازه برایتبگ...

....با منی ، با همه یِ نازِ نگاهت مثلاًبا دل آراییِ آن صورتِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط