پیوند جادو ۱:p4
پیوند جادو پارت چهارم
∞
چند روز گذشته بود. من و هری آماده بودیم تا بریم و سوار قطار بشیم. دوباره چک کردم تا چیزی رو جا نذاشته باشم. به ایستگاه که رسیدیم هری به ستون بین ایستگاه ۹ و ۱۰ اشاره کرد و گفت:
« باید بینشون بدویی» و خودش همین کار را کرد. منم میترسم امتحان کنم. اونجا تنها بین جمعیت مونده بودم. به دور و برم نگاه کردم که یکهو رون و هرماینی فرد و جرج و جینی رو دیدم. از اونجا که هری عکساشونو هزار بار به من نشون داده بود، شناختم، ولی انگار اونو متوجه نشدن. آروم روی شونه هرماینی زدم، برگشت و بهم نگاه کرد. گفتم:
« هرماینی؟» با لبخند شیرینی گفت:«خودم هستم شما؟» خوشحال شدم و گفتم:
«ات هستم، ات پاتر.خواهره...» هرمانی وسط حرفم پرید گفت:
« وای خدای من! تویی؟! خوشحالم میبینمت!» بغلم کرد. رون برگشت و متوجه این موضوع شد. با هم از ستون عبور کردیم و به سکوی نه و سه چهارم رسیدیم. سریع به طرف قطار رفتیم و داخل کوپهها هری رو پیدا کردیم. تصمیم گرفتم کنار پنجره، پیشه هرماینی بشینم، هری و رون هم اون طرف روبروم نشستن. هری لبخندی زد و رو به هرماینی گفت:« زود با ات دوست شدی!»
ویژژژژژژژ
و اینگونه بود که سفرم به هاگوارتز شروع شد...
∞
چند روز گذشته بود. من و هری آماده بودیم تا بریم و سوار قطار بشیم. دوباره چک کردم تا چیزی رو جا نذاشته باشم. به ایستگاه که رسیدیم هری به ستون بین ایستگاه ۹ و ۱۰ اشاره کرد و گفت:
« باید بینشون بدویی» و خودش همین کار را کرد. منم میترسم امتحان کنم. اونجا تنها بین جمعیت مونده بودم. به دور و برم نگاه کردم که یکهو رون و هرماینی فرد و جرج و جینی رو دیدم. از اونجا که هری عکساشونو هزار بار به من نشون داده بود، شناختم، ولی انگار اونو متوجه نشدن. آروم روی شونه هرماینی زدم، برگشت و بهم نگاه کرد. گفتم:
« هرماینی؟» با لبخند شیرینی گفت:«خودم هستم شما؟» خوشحال شدم و گفتم:
«ات هستم، ات پاتر.خواهره...» هرمانی وسط حرفم پرید گفت:
« وای خدای من! تویی؟! خوشحالم میبینمت!» بغلم کرد. رون برگشت و متوجه این موضوع شد. با هم از ستون عبور کردیم و به سکوی نه و سه چهارم رسیدیم. سریع به طرف قطار رفتیم و داخل کوپهها هری رو پیدا کردیم. تصمیم گرفتم کنار پنجره، پیشه هرماینی بشینم، هری و رون هم اون طرف روبروم نشستن. هری لبخندی زد و رو به هرماینی گفت:« زود با ات دوست شدی!»
ویژژژژژژژ
و اینگونه بود که سفرم به هاگوارتز شروع شد...
- ۱۰۲
- ۲۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط