یک روز از بهشتت دزدیده ایم یک سیب

یک روز از بهشتت دزدیده ایم یک سیب
عمری است در زمین ات هستیم تحت تعقیب

خوردیم در زمین ات این خاک تازه تاسیس
از پشت سر به شیطان ، از روبرو به ابلیس

از سکر نامت ای دوست با آن که مست بودیم
مارا ببخش یک عمر شیطان پرست بودیم

حالا در این جهنم این سرزمین مرده
تاوان آن گناه و آن سیب کرم خورده

باید میان این خاک ، در کوه و دشت و جنگل
عمری ثواب کرد و برگشت جای اول ... !

سعید بیابانکی
دیدگاه ها (۱۰)

من بغض سنگینم، سکوتم، تو صدایم باش حرفی بزن! هنگامه ی آوازها...

بیا که آینه ی روزگار ، زنگاری است بیا که زخم زبان های دوستان...

نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست عشق را همواره با دیوانگی...

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط