رفتی و با رفتنت این دل پریشان است هنوز
رفتی و با رفتنت این دل پریشان است هنوز
مثل مرغ بی پرو بالی که حیرانست هنوز
مادرم طاقت ندارد تا ببیند مرده ام
در دلش از درد من از غصه طوفان است هنوز
می چکد از رفتنت اشکم به روی شعر من
رفتی اما نام تو درجمع خوبان است هنوز
خاطراتت میزند خنجر به جسم و جان من
بیوفایی کردن عهد و رسم یاران است هنوز
از غمت میسوزم ای نامهربان رحمی نما
قلب من در انتظار لطف باران است هنوز
مثل مرغ بی پرو بالی که حیرانست هنوز
مادرم طاقت ندارد تا ببیند مرده ام
در دلش از درد من از غصه طوفان است هنوز
می چکد از رفتنت اشکم به روی شعر من
رفتی اما نام تو درجمع خوبان است هنوز
خاطراتت میزند خنجر به جسم و جان من
بیوفایی کردن عهد و رسم یاران است هنوز
از غمت میسوزم ای نامهربان رحمی نما
قلب من در انتظار لطف باران است هنوز
- ۱۸۸
- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط