𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙
𝑇ℎ𝑒 𝑙𝑜𝑠𝑡 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑙
𝑃𝐴𝑅𝑇: 97
____
– با اخم بهش چشم دوختم......از این طرز رفتارش یکم دلخور شدم سینی غذارو روی میز کنار تخت گذاشتم....
پشت به کوک دراز کشیدمو پتورو تا زیر چونم بالا کشیدم.....
اصلا خوابم نمیومد.....ولی غرورم اجازه نمیداد چشم تو چشم کوک بشم....به وضوح صدای نفسای عمیقش از سر کلافگیو میشنیدم.....
اعصبانی بود.... ولی چرا؟
ی سرما خوردگی معمولیه دیگهه.....
چرا انقد سخت میگیره.....انگار از منم حالش بدتره.....
توی همون حالت روبه رو نگاهی انداختم....تازه متوجه وسایل توی اتاق بود.....این همه وسیله......لحظه ای چشمم به دستم افتاد.....کمی دستمو بالا و عقب تر بردم تا توی دید چشمم باشه.....
از دستم کاری نکشیده بودم که متوجه سِرم و گوشی دستگاه قلب چسب شده بهش باشم
بالا و پایین شدن تخت افکارم به کلی از یاد پرید.....
چند ثانیه نگذشته دست کوک روی دستم نشست.......با بالا و پایین شدن دستش لب زد.....
کوک: من....من معذرت میخوام نمیخواستم ناراحت بشی.....من....من...فقط نمیخوام اتفاقی برات بیفته.....حتی ی سرما خوردگی ساده.....
ناراحت نباش..... لطفاً
سرشو داخل موهام فرو برد.....
پایین و بالا کردن سرش و از همه بدتر نفسایی که انگار داره بوی گرانبهاییو به داخل ریه هاش هدایت میکنه........
باز دمشون زیادی حرارت داشت
صدای دستگاه که تا الان معمولی بود.....یا میشه گفت اصلا شنیده نمیشد.....
لحظه ای اوج گرفت.....
صدای پوزخند کوک بلند شد.....صدای دستگاه کمی بیشتر شد.....
از خجالت کمی داخل خودم جمع شدم....
سعی کردم نفس عمیق بکشم تا بیشتر ازین ابروم پیشش نره.....ولی اصلا اوج صدا پایین نمیومد....
مثل سنگ روی یخی ضایع شده بودم....
کوک: بیشک ملودی زیبا و دلنشین تر از صدای معشوقه......عاشق
قلبو به تپش وانمیداره
"درحال بوییدن بوی موهای ات"
–با هر کلمش......این دستگاه لعنتی صداش بیشتر میشد.....
این یه دیوونسسسس اوصکول کلهشقه خودش میدونه نمیتونم مقابل جمله های عاشقانش......کوتاه بیام
داره باهام چیکار میکنه.....با گُرگرفتن...... گونه هام شروع به لرزیدن کردن
ات: لطفاً ساکت باش!"خجالت"
–بلند شدو صورتمو در جهت صورتش چرخوند......با دیدن صورتم پوزخندی روی ل.بش نشست و ابرویی بالا داد.....
کوک: عشق چی به سر دخترک گستاخم اورده....."لبخند" تماشا کردن این تابلو از چهره تو از لبخند مونالیزا هم دلچسب تره.....ولی کمی با جنون ترکیب شده.....نظرت چیه .....
"قیافه منتظر خجالت زده شدن فرد روبه روش"
𝑃𝐴𝑅𝑇: 97
____
– با اخم بهش چشم دوختم......از این طرز رفتارش یکم دلخور شدم سینی غذارو روی میز کنار تخت گذاشتم....
پشت به کوک دراز کشیدمو پتورو تا زیر چونم بالا کشیدم.....
اصلا خوابم نمیومد.....ولی غرورم اجازه نمیداد چشم تو چشم کوک بشم....به وضوح صدای نفسای عمیقش از سر کلافگیو میشنیدم.....
اعصبانی بود.... ولی چرا؟
ی سرما خوردگی معمولیه دیگهه.....
چرا انقد سخت میگیره.....انگار از منم حالش بدتره.....
توی همون حالت روبه رو نگاهی انداختم....تازه متوجه وسایل توی اتاق بود.....این همه وسیله......لحظه ای چشمم به دستم افتاد.....کمی دستمو بالا و عقب تر بردم تا توی دید چشمم باشه.....
از دستم کاری نکشیده بودم که متوجه سِرم و گوشی دستگاه قلب چسب شده بهش باشم
بالا و پایین شدن تخت افکارم به کلی از یاد پرید.....
چند ثانیه نگذشته دست کوک روی دستم نشست.......با بالا و پایین شدن دستش لب زد.....
کوک: من....من معذرت میخوام نمیخواستم ناراحت بشی.....من....من...فقط نمیخوام اتفاقی برات بیفته.....حتی ی سرما خوردگی ساده.....
ناراحت نباش..... لطفاً
سرشو داخل موهام فرو برد.....
پایین و بالا کردن سرش و از همه بدتر نفسایی که انگار داره بوی گرانبهاییو به داخل ریه هاش هدایت میکنه........
باز دمشون زیادی حرارت داشت
صدای دستگاه که تا الان معمولی بود.....یا میشه گفت اصلا شنیده نمیشد.....
لحظه ای اوج گرفت.....
صدای پوزخند کوک بلند شد.....صدای دستگاه کمی بیشتر شد.....
از خجالت کمی داخل خودم جمع شدم....
سعی کردم نفس عمیق بکشم تا بیشتر ازین ابروم پیشش نره.....ولی اصلا اوج صدا پایین نمیومد....
مثل سنگ روی یخی ضایع شده بودم....
کوک: بیشک ملودی زیبا و دلنشین تر از صدای معشوقه......عاشق
قلبو به تپش وانمیداره
"درحال بوییدن بوی موهای ات"
–با هر کلمش......این دستگاه لعنتی صداش بیشتر میشد.....
این یه دیوونسسسس اوصکول کلهشقه خودش میدونه نمیتونم مقابل جمله های عاشقانش......کوتاه بیام
داره باهام چیکار میکنه.....با گُرگرفتن...... گونه هام شروع به لرزیدن کردن
ات: لطفاً ساکت باش!"خجالت"
–بلند شدو صورتمو در جهت صورتش چرخوند......با دیدن صورتم پوزخندی روی ل.بش نشست و ابرویی بالا داد.....
کوک: عشق چی به سر دخترک گستاخم اورده....."لبخند" تماشا کردن این تابلو از چهره تو از لبخند مونالیزا هم دلچسب تره.....ولی کمی با جنون ترکیب شده.....نظرت چیه .....
"قیافه منتظر خجالت زده شدن فرد روبه روش"
۱۴.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.