تو باشی و هوای بهار و من قدم به قدم فدایت می شوم

تو باشی و هوای بهار و من قدم به قدم فدایت می شوم
تو باشی ، از لحظه های دلتنگی جلو می زنم
به تمام درهای بسته دهن کجی می کنم
به بن بست ها ، به خیابان هایی همه با یک نام …
دوست دارم تو باشی و من نشانی ها را گم کنم
راه خانه را هم ندانم تا همه بفهمند برای من کم حواس

خانه آن جاست که تو باشی و من قدم به قدم فدایت شوم⚘ !
دیدگاه ها (۴)

سیرابم کنکه تشنه ی با تو بودنمسیرابم کن که روایت های پر از ا...

و چه آرام دلتحضرت آرامم شد...

در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم که مگر حال مرا چشم تو تصوی...

دیدم که شهر پر از عطر مریم است گفتند باز،روسریت را تکانده ...

★هر بار از نو عاشق تو خواهم شد...★

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

black flower(p,269)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط