هوای حوصله تنگ است و درد یعنی این

هوای حوصله تنگ است و درد یعنی این !
دوباره بارش سنگ است و درد یعنی این !

صدای زوزه ی گریه ، شبیه جیغ سکوت
پر از لعاب درنگ است و درد یعنی این !

و پشت پنجره ای که ، تو را گره زده ام
صدای ناله ی چنگ است و درد یعنی این !

همیشه شیهه ی تقدیر در حوالی من
شبیه آه پلنگ است و درد یعنی این !

درست لحظه ی ترسیم تو ، غزل هایم
برای وصف تو لنگ است و درد یعنی این !

در انتهای خیابان ، که ولوله برپاست
سر نگاه تو جنگ است و درد یعنی این !

تو که به یاس خیالم ، به طعنه می گفتی :
"خب این غزل که قشنگ است " و درد یعنی این !

و حال پنجره ها را ، خراب کرده ای و
که سهم پنجره سنگ است و درد یعنی این !
دیدگاه ها (۲۵)

.رفته بودم سر حوض ؛تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب ......

با همه ی بی سر و سامانی ام🤒 🤕 باز به دنبال زنی عالی ام 💃...

.گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیستدل بکن ! آینه اینقدر تماش...

.تو یه کوچه ای چهار تا خیاط بودند...همیشه با هم بحث میکردند....

فراز مردانی

"همزن " و "آبمیوه گیری" ام را از هم جدا کردم .زن و شوهرند و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط