برای آنکه یادت از دلم بیرون شود این بار

برای آنکه یادت از دلم بیرون شود این بار
سر سجاده ام بر لب دعا و ذکر آمین بود

اگر چه خط زدم یک شب تمام خاطراتت را
ولیکن شعر من لبریز آن احساس دیرین بود
#زهرا_اسماعیلی
❤ ❤
دیدگاه ها (۴)

در نهان به آنان دل می بندیم ؛که دوستمان ندارند و در آشکار ا...

کاش عشقی بود ، تا با سوز جان می ساختیمروز و شب می سوختیم و ،...

شهرها پرشده از عشق ولی مصنوعیمثل دکان پراز جنس ولی مرجوعیهمه...

جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشدسر رفت و آرزوی تو از سر بد...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

شب لب پنجره‌ی اتاقم می‌نشینمسراغ عطر تنت را از نسیم شب میگیر...

فیک شاهزاده من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط