داستانکوتاه عاشق

دیدگاه ها (۵)

تو بهار چشماش می‌شد قدِ یه نخود بینیش قرمز بود و همیشه فیش ف...

یه ساعتی بود که نشسته بودم روی نیمکت چوبی... نگاهم به اطراف ...

#شکرگزاری ...❤🌱

#خدایا_شکرت_که_هستی ...❤😍

♥️♥️من عاشقتم!🫀عاشق حرف زدنتعاشق دیوونه بازیاتعاشق خندیدنتعا...

عاشق ریمل عاشق رژ عاشق همه چی:)))))🎀🔪

من شدم عاشق،عاشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط