در ها عبور غمناک تو را



در ها عبور غمناک" تو را"
می جستند؛
و من می رفتم،
می رفتم تا در پایان خود فرو افتم !

ناگهان...؛
تو از بیراهه لحظه ها،
میان دو تاریکی،
به من پیوستی...

صدای نفس هایم،
با طرح دوزخی اندامت در آمیخت !

همه تپش هایم از آن تو باد،
چهره به شب پیوسته...
همه تپش هایم...!

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۳)

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تاروگرنه چون سحرم بی تو یک...

جانـاز آرزوی توجانـم به لب رسـید ...#عراقیشبتــون به عشــق

‌دلم فریاد می‌خواهد ولی در انزوای خویش،چه بی آزار با دیوار ن...

تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال#قیصر_امین_پور کوله باریست پر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط