عشق حاضر جواب منp45

مامان کجایی که ببینی دخترت یکیدونت الآن کجاست!‬
‫باز همون دختر ه اومد دقیقا از مقابلمون رد شد! این چرا همش میخواد کرم بریزه؟ مشکل داری بیا‬ ‫حلش کنیم! واال!‬
‫- سلام
‫بابا سرعت! من حالا گفتم حلش کنیم ولی نه به این سرعت! به جمن شی نگاه کردم ... چشاش چقدر‬ ‫غمگین بود! اروم گفت:‬
‫- سلام .‬
‫دختر نگاهی به پسر کنار دستش کردو گفت:‬
‫- میخوام با نامزدم آشنات کنم چانیول(شرمنده اسم به ذهنم نمیرسه کمبود اسم داریم😂)
‫یه دفعه نمیدونم چی شد که از پشت محکم چسبیده شدم به سینه ی جمن شی
‫جمن- خوشبختم ...‬
‫و به من اشاره کردو گفت:‬
‫- نامزدم آیو بع زودی قراره ازدواج کنیم
‫چی؟ یعنی داشتم هنگ میکردم! داشتم چیه هنگ کرده بودم! اینجا رو کم کنیه! به من‬
‫چه اخه! چرا منو کشید وسط!‬
‫قیافه دختر دیدنی بود ... ولی من حسابی از دست این گلابی سیمام قاطی کرده بود!‬
‫دختر به زور لبخند زدو گفت:‬
‫- منم خوشبختم ...‬
دستشو اوورد جلوی من! موندم بدم؟ ندم؟ ... دستمو بردم جلو بهش دست دادم!‬
‫دختر از ما فاصله گرفت! برگشتم با عصبانیت به جیمین گفتم :‬
‫- این چرت و پرتا چی بود گفتی؟ هان؟ بنظرت من کیم؟‬
‫جیمین دستشو گذاشت جلو دهنمو گفت:‬
‫- خیلی خوب خانوم کوچولو ... مجبور بودم!‬
‫دستشو به زور برداشتمو تند تند گفتم:‬
‫- مسائل خصوصیه شما به من مربوط نمیشه دیگه منو وارد این موضوعا نکن!‬
‫اخم کرد و گفت:‬
‫- صداتو بیار پایین!‬
‫- نمیارم ... تو حق نداری با من اینجوری رفتار کنی!‬
‫- به نعفته ساکت شی!‬
‫- منفعت خودمو خودم میدونم لازم نیست تو بهم بگی! دفعه اخرت باشه ...‬
‫جملم نصفه موندبا کاری که نباید میکرد و کرد و خیلی شیک دهنمو بست!‬(یاع یاع😁😚)
دیدگاه ها (۳)

عشق حاضر جواب منp46

عشق حاضر جواب منp47

عشق حاضر جواب منp44

عشق حاضر جواب منp43

شاگرد انتقالی پارت ۶۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط