به تو که فکر می‌کنم...

به تو که فکر می‌کنم
دستم بوی #سیگار می‌گیرد
قلبم بوی سیگار می‌گیرد
ساعت شش بوی سیگار می‌گیرد

به تو!
مزه‌ی لب و آغوش داشتن!
دل و سر داشتن!
مزه‌ی به دنیا آمدن...

راستی می‌دانی؟
سی -و اندی- بهار از دست رفته‌ام
سی -و اندی- زمستان سخت
حالا که مثل کودکی سر راهی
مرا برای کس دیگری گذاشته‌ای
و حالا که دیگر بدون تو
نمی‌توانم طوری در عکس بخندم
که انگار هنوز پیش تو ام
همه فهمیده‌اند که دیگر
من خودم نیستم...

ساعت شش بوی سیگار گرفته...
نه فقط ساعت شش
این روزها بدون تو
تمام ساعت‌ها
بوی #سیگار گرفته...


شعر از: #مهدی_آخرتی
دیدگاه ها (۸)

مرا به خودت برسان

رادیو محرم را فراموش نکنید

وقتی که جز وصال به دردم نمی‌خورد

پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عاشقی با تو قشنگ است بیا دل بدهیم فکر کن ! قافیه تنگ است بی...

به نام خدا بعد ۱۰۰۰ سال پست می زارمممممخب می‌ خوام در مورد ی...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط