Name of the novel your drunken eyes

Name of the novel: your drunken eyes
#part_4
ویو ساعت 2:30 شب ا.ت
رفتم سریع به لیا زنگ زدم
ولی اون زود تر زنگ زد
ا.ت: الو (همه حرفاشون رو اروم میزنن)
لیا: الو کجایی!؟
ا.ت: من بیرون از حیاطم خودت کجایی
لیا: دم درتون
ا.ت: خو چرا زود تر نگفتیییی
دارم میام
لیا: باش

رفتم پیش لیا
ا.ت: لیا در صندوق عقب رو باز کن تا چمدونم رو بزارم توش
لیا: بازه
رفتم چمدونا رو گذاشتم تو ماشین و خودمم سوار شدم
ا.ت و لیا: جیغغغغغغغغ هوراااااا دیگه داریم ازاد میشیم
ا.ت: خیلی خوب بریم
لیا: بریم
تو راه بودم که یهو یه چیزی یادم افتاد
ا.ت: لیا؟
لیا: ها؟
ا.ت: تو گواهینامه از کجا اوردی؟
لیا: ندارم
ا.ت: واتتتتتتتتت
لیا: ولی بلدم برونم
ا.ت: من میدونم یه روزی منو سکته میدی با این کارات

رسیدم به فرودگاه نزدیک 10 نفر فقط اونجا بودن
اخه ساعت 3 شب بود
رفتیم بلیط هایی که قبلا گرفته بودیم رو و.....
رفتیم تو هواپیما و رو صندلی نشستیم
کلی باهم گفتیم و خندیدیم

ویو تهیونگ
شب تو نزدیکای ساعت 4 صب بود
تشنم شده بود
رفتم تو اشپزخونه اب بخورم اب خوردم و داشتم میرفتم تو اتاقم که دیدم دره اتاق ا.ت بازه
خیلی تاعجب کردم اخه چرا در اتاقش رو باز گذاشته
اون عادت داره در اتاقش رو قفل کنه
بیخیال شدم و رفتم تو اتاق خودم و روی تخت ولو شدم
تهیونگ: یعنی چرا در اتاقش رو باز گذاشته اون احمق؟ هعی ولش کن اصن به تو چه تهیونگ.
نه نه نمیشه باید برم ببینم چی شده
هوفففف اصن چی میتونه بشه الان اگه بری تو اتاق و ا.ت لخت باشه چی؟ فقط ابرو خودت میره.
وایسا ببینم چرا باید لخت باشه
پسررررر اورده خونههههه
پارش میکنم
رفتم تو اتاق ا.ت
دیدم ا.ت رو تختش نیست
رفتم تو حموم رو گشتم ولی بازم نبوشدم
تهیونگ: وای ن... نکنه بازم فرار کرده(اعصبانیت)

ویو ا.ت
ساعتا 12ظهر بود که رسیدیم به پاریس
ا.ت: لیا پاشو رسیدم(خابالو)
لیا: تازه خابم برده بود پدصگگگ
ا.ت: اره معلومه همه داشتن به خروپف هات میخندیدن
لیا: چ... چییی چرا بیدارم نکردی؟ وای خدای من ابروم رفتههه(گریه الکی)
ا.ت: بریم دیگه

رفتیم چمدونا رو اوردیم.....
دیدگاه ها (۲)

Name of the novel: your drunken eyes#part_5رفتیم چمدونا رو ا...

Name of the novel: your drunken eyes#part_9ا.ت: ت.. تو داری ...

Name of the novel: your drunken eyes#part_3ا.ت: عاییی سرمممخ...

Name of the novel: your drunken eyes#part_۲تا سوزشی که روی ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط