گم شده ام ته دنیا

گم شده ام ته دنیا
آنجا که اسمش هیج جا نیست
جایی‌ که لبخند زندگی‌ به درهای بسته خورده
و هیچ پنجره‌ای رو به دنیای بزرگتری باز نمی شود
اینجا زمین فقط شور در سینه ‌ات می‌‌کارد و
آسمانش هر چه بادا باد است
اینجا نفس که می‌‌کشی‌
دیوارها خودشان را جلو می‌‌اندازند
تا به جان دقیقه‌ها و ساعت‌ها بیفتی...
بشمار روزهای رفته‌ام را...

#امیر_وجود
دیدگاه ها (۴)

زن ِ خوب شعرهاییاز جنس بارانهمنشین گُل...پس این حصارها چیست؟...

به سرم که می زند پرواز کنممعجزه اتفاق می افتدبال در می آورمق...

.حق ؟کدام حق ؟حق را کشته اند تزویر و ریا ؛ ابلیس لباس رنگارن...

خورشید مرده بودو هیچ کس نمیدانستکه نام آن کبوتر غمگین که از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط