پارت۱۲☘تناسخ به عنوان خواهر نقش اصلی
پارت۱۲☘تناسخ به عنوان خواهر نقش اصلی
..
سرم رو تکون دادم و رفتم سمت وسایل بازی،روی تاب نشستم و خودم تاب دادم. خیلی خوش می گذشت.همونطور که تاب میخوردم اهنگی زیر لب می خوندم.صدای یکی رو کنارم شنیدم: چه اهنگ قشنگی.
ایستادم وبه کنارم نگاه کردم. یه دختر ناز وخوشگل با موهای طلای حالت دار و چشمای ابی بود. دختر یه لباس قرمز پوشیده بود. مثل عروسک هاست. گفتم:چقدر خوشگلی.
دختر خندید گفت: ممنونم تو هم خیلی نازی، اسمت چیه؟
گفتم:لیرا، میچیرو لیرا، تو چی؟
دختر گفت: من الیس هستم.
الیس؟! گفتم چرا قیافش آشناست. اخه اون اینجا چه کار می کنه؟
الیس گفت: تنها امدی.
به فریا اشاره کردم و گفتم: خواهرم اونجاست
الیس زیر لب گفت:حیف شد.
گفتم: چی گفتی؟
با لبخند گفت: هیچی😄
گفتم: تو چی؟تنهایی؟
یعنی موری اینجاست؟ الیس گفت: رینتارو من رو اورده.
گفتم: که اینطور
الیس:گفت نمی خوای چیز دیگه ای بپرسی؟
گفتم: خواهر گفته تو زندگی بقیه دخالت و فضولی نکنم.
الیس خندید گفت: تو خیلی جالبی. ازت خوشم میاد لیرا.
صدای امد: الیس چان.
____________________________________/////////
..
سرم رو تکون دادم و رفتم سمت وسایل بازی،روی تاب نشستم و خودم تاب دادم. خیلی خوش می گذشت.همونطور که تاب میخوردم اهنگی زیر لب می خوندم.صدای یکی رو کنارم شنیدم: چه اهنگ قشنگی.
ایستادم وبه کنارم نگاه کردم. یه دختر ناز وخوشگل با موهای طلای حالت دار و چشمای ابی بود. دختر یه لباس قرمز پوشیده بود. مثل عروسک هاست. گفتم:چقدر خوشگلی.
دختر خندید گفت: ممنونم تو هم خیلی نازی، اسمت چیه؟
گفتم:لیرا، میچیرو لیرا، تو چی؟
دختر گفت: من الیس هستم.
الیس؟! گفتم چرا قیافش آشناست. اخه اون اینجا چه کار می کنه؟
الیس گفت: تنها امدی.
به فریا اشاره کردم و گفتم: خواهرم اونجاست
الیس زیر لب گفت:حیف شد.
گفتم: چی گفتی؟
با لبخند گفت: هیچی😄
گفتم: تو چی؟تنهایی؟
یعنی موری اینجاست؟ الیس گفت: رینتارو من رو اورده.
گفتم: که اینطور
الیس:گفت نمی خوای چیز دیگه ای بپرسی؟
گفتم: خواهر گفته تو زندگی بقیه دخالت و فضولی نکنم.
الیس خندید گفت: تو خیلی جالبی. ازت خوشم میاد لیرا.
صدای امد: الیس چان.
____________________________________/////////
۳.۵k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.