توی یک کتابی یک چیزی با این مضمون نوشته بود که ادمها عا
توی یک کتابی یک چیزی با این مضمون نوشته بود که آدمها عادت دارند در مورد چیزهایی تخیل کنند که وجود ندارد و دوست دارند از معمولیترین اتفاقات جهان، چرت و پرتهای احساسی دربیاورند. مثالش هم این بود که صدای داد و بیداد مرغهای دریایی را به آواز عاشقانه یا مثلا فریاد الهامبخش آزادی تعبیر میکنند، در صورتی که آن پرندهها فقط میخواهند به هم خبر بدهند که مثلا توی راهآبِ فاضلابی که به دریا میریزد، یک غذایی چیزی پیدا شده.
زندگي همين قدر معمولي. همين قدر روزمره.
زندگي همين قدر معمولي. همين قدر روزمره.
- ۲۳.۳k
- ۱۳ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط