✍️خاطره | سبقت به سوی بهشت...🏃
✍️خاطره | سبقت به سوی بهشت...🏃
(قسمت۲/۲)
قسمت۱: https://wisgoon.com/pin/56121473/
... با خودم گفتم ابراهیم چه تمرینات سنگینی داشته که اینجوری داره میره!
از خواب پریدم و متوجه شدم که این تمرینات مربوط به ۱۵ سال پیشه . متحیر بودم که این خواب چیه ابراهیم کجاست؟ من در بین این سالها فقط یکبار ابراهیم را در دانشگاه امام حسین(ع) تهران دیده بودم. به گمانم سال ۹۳ که همدیگر را در آغوش کشیدیم و مقداری صحبت کردیم . ابراهیم شاغل دانشگاه بود آن زمان و من برای یک دوره ۳ روزه به دانشگاه اعزام شده بودم .
حالا که این خواب را دیدم حدود یکی دوسال گذشته بود و متحیر بودم که بین این همه بچه های دانشکده چرا خواب ابراهیم را دیدم.
حدود یکماه از این خواب گذشت که توسط دوستان دانشکده مطلع شدم که ابراهیم واقعا سبقت گرفته و رفته و حتی پیکر مطهرش برنگشته . انگار که پر کشیده و رفته به آسمان .
خیلی ناراحت شدم که چرا ما جاماندیم؛ چرا نتونستم در اون دویدن بهش برسم .
منتظر ماندم که پیکر مطهرش بیاد باهاش صحبت کنم .
اما قسمت نشد در تشییع جنازه اش باشم . من سپرده بودم به دوستان که خبر بازگشت را به من بدهند اما انها با دیدن ابراهیم فراموش کردند که اطلاع بدهند.
اشکال نداره خدا بزرگه یه روز خودمو میرسونم و بالاسرش میخوابم؛ سر مزارش باهاش خلوت میکنم . فاصله شهر من تا مزار ابراهیم ۴۲۲ کیلومتره؛ یه روز که خواستم از خط ساحلی برم مشهد میرم پیشش . تی فدا ابراهیم..
(خاطره ارسالی از همراهان محترم کانال)
👈 فرم ثبت و ارسال خاطرات شما
https://aref-e-mojahed.ir/?page_id=1049
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
(قسمت۲/۲)
قسمت۱: https://wisgoon.com/pin/56121473/
... با خودم گفتم ابراهیم چه تمرینات سنگینی داشته که اینجوری داره میره!
از خواب پریدم و متوجه شدم که این تمرینات مربوط به ۱۵ سال پیشه . متحیر بودم که این خواب چیه ابراهیم کجاست؟ من در بین این سالها فقط یکبار ابراهیم را در دانشگاه امام حسین(ع) تهران دیده بودم. به گمانم سال ۹۳ که همدیگر را در آغوش کشیدیم و مقداری صحبت کردیم . ابراهیم شاغل دانشگاه بود آن زمان و من برای یک دوره ۳ روزه به دانشگاه اعزام شده بودم .
حالا که این خواب را دیدم حدود یکی دوسال گذشته بود و متحیر بودم که بین این همه بچه های دانشکده چرا خواب ابراهیم را دیدم.
حدود یکماه از این خواب گذشت که توسط دوستان دانشکده مطلع شدم که ابراهیم واقعا سبقت گرفته و رفته و حتی پیکر مطهرش برنگشته . انگار که پر کشیده و رفته به آسمان .
خیلی ناراحت شدم که چرا ما جاماندیم؛ چرا نتونستم در اون دویدن بهش برسم .
منتظر ماندم که پیکر مطهرش بیاد باهاش صحبت کنم .
اما قسمت نشد در تشییع جنازه اش باشم . من سپرده بودم به دوستان که خبر بازگشت را به من بدهند اما انها با دیدن ابراهیم فراموش کردند که اطلاع بدهند.
اشکال نداره خدا بزرگه یه روز خودمو میرسونم و بالاسرش میخوابم؛ سر مزارش باهاش خلوت میکنم . فاصله شهر من تا مزار ابراهیم ۴۲۲ کیلومتره؛ یه روز که خواستم از خط ساحلی برم مشهد میرم پیشش . تی فدا ابراهیم..
(خاطره ارسالی از همراهان محترم کانال)
👈 فرم ثبت و ارسال خاطرات شما
https://aref-e-mojahed.ir/?page_id=1049
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
۵۹۲
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.