قسمت دوم پارت ۲۹
قسمت دوم پارت ۲۹
پلیس _Bayan Good.
(Bayan İyi)
دیانا _نمیفهمم چی میگید
پلیس_You're all right, ma'am.
(به زبان اینگلیسی :خوبید خانم)
دیانا _ yes
(بله)
Thank you for arriving early.
(ممنون که زود رسیدید)
پلییس_ please.
(خواهش میکنم)
There's nothing wrong with
that.
(مشکلی پیش نیومد)
I didn't do anything to you.
(کاری نکردن باهاتون)
دیانا _Sir, he hit (اقا ایشون من رو زدن .)
If you were late, they'd rape.
( دیر رسیده بودین تجاوز میکردن)
I'm complaining.
(من شکایت دارم)
Here's the camera in the room and the house.
(اینم دوربین اتاق و خونه میتونید ببینید حق با منه)
پلیس_Yes, you're right.
(بله حق با شماست)
she's very sinful and dishonest
(ایشون بسیار خطاکار و متقلب هستند)
We'll check the cameras.
(ما دوربین هارو هم چک میکنیم)
You'll come with us to file your complaints
.(شما هم با ما تشریف بیارید تا شکایاتتون رو ثبت کنیم)
دیانا_ Okay, I'll be right there.
- Thank you, really.
(باشه الان میام متشکرم از تون واقعا)
دیانا _با پلیس رفتیم
و هرزه اشغال رو دستگیر کردم یه پلیس که زبان ایران بلد بود با من حرف میزد و با اونها اینگلیسی حرف میزد تا من بفهمم از زبان من چیزی اضافی نمیگه
همه چیو گفتم و دوربینو چک کردم و حقیقت پی بردن شکایت نوشتم با بینی و دهن خونی نشسته بودم اونجا حالم بدبود و سرم گیج میرفت
پلیس گفت _آشنایی دارید
پلیس _Bayan Good.
(Bayan İyi)
دیانا _نمیفهمم چی میگید
پلیس_You're all right, ma'am.
(به زبان اینگلیسی :خوبید خانم)
دیانا _ yes
(بله)
Thank you for arriving early.
(ممنون که زود رسیدید)
پلییس_ please.
(خواهش میکنم)
There's nothing wrong with
that.
(مشکلی پیش نیومد)
I didn't do anything to you.
(کاری نکردن باهاتون)
دیانا _Sir, he hit (اقا ایشون من رو زدن .)
If you were late, they'd rape.
( دیر رسیده بودین تجاوز میکردن)
I'm complaining.
(من شکایت دارم)
Here's the camera in the room and the house.
(اینم دوربین اتاق و خونه میتونید ببینید حق با منه)
پلیس_Yes, you're right.
(بله حق با شماست)
she's very sinful and dishonest
(ایشون بسیار خطاکار و متقلب هستند)
We'll check the cameras.
(ما دوربین هارو هم چک میکنیم)
You'll come with us to file your complaints
.(شما هم با ما تشریف بیارید تا شکایاتتون رو ثبت کنیم)
دیانا_ Okay, I'll be right there.
- Thank you, really.
(باشه الان میام متشکرم از تون واقعا)
دیانا _با پلیس رفتیم
و هرزه اشغال رو دستگیر کردم یه پلیس که زبان ایران بلد بود با من حرف میزد و با اونها اینگلیسی حرف میزد تا من بفهمم از زبان من چیزی اضافی نمیگه
همه چیو گفتم و دوربینو چک کردم و حقیقت پی بردن شکایت نوشتم با بینی و دهن خونی نشسته بودم اونجا حالم بدبود و سرم گیج میرفت
پلیس گفت _آشنایی دارید
۷.۸k
۰۴ فروردین ۱۴۰۱
comments
no_comment