دخترای خشن و پسرای مظلوم پارت نوزدهم
#دخترای_خشن_و_پسرای_مظلوم #پارت_نوزدهم
از زبون #وفا
رفتیم با هم رو مبل نشستیم اونم رفت و یه فیلم آورد . هم ترسناک بود هم صحنه دار . قیافه هامون باحال بود😅😅
سوهو: این فیلم و از وسایل های کای کش رفتم 😅
+آهان اومد عصبانی نشه؟🤨
سوهو: نمیشه اون مهربونه🙂
فیلم و گذاشت اولش یه روح بود که تو یه کلبه ای تو جنگل زندگی میکرد ، یه پسره هم فرار میکنه و میاد اونجا ، و این روحه کلی میترسوندش .
+(جیغ جیغ)
سوهو: چیه؟
+روحه !!😭😭
سوهو: وایی
+جیغ جیغ
سوهو: ولش کن بیا بزنیم جلو
زدیم جلو دیدیم نه فیلمش بد نیست که یهو آخراش صحنه ی بوس اومد . من و سوهو هر کدوم رومون و کرده بودیم یه طرف .
چرا بوسشون تموم نمیشه😭
کلی خجالت کشیدم .
سوهو: خب تموم شد ، فیلم خوبی بود ، شب بخیر
+شب بخیر😊 سوهو ؟
سوهو: بله؟
+من .. من..
سوهو: صبر کن الان میام😅
اومد و بغلم کرد و بردم تو اتاقم و گذاشتم رو تخت بعدشم چراغ ها رو خاموش کرد و رفت . من هنوز تو فکر اون فیلمه بودم .
یهو باد اومد و پنجره باز شد .
+جیغ .
سوهو: چی شد؟😳
+من ... میترسم 😭😭
اومد نشست کنارم رو تخت یه لبخند ملیح زد و گفت .
سوهو: می خوای پیشت بخوابم ؟
+چی؟😳😱 نه ... نه ... چرا ... باشه قبوله😔
اومد کنارم خوابید و دستم و گرفت تو دستاش . منم نفهمیدم کی خوابم برد .
فعلا همین یه پارت رو داشته باشید تا کارام تموم بشه نظرم فراموش نشه
از زبون #وفا
رفتیم با هم رو مبل نشستیم اونم رفت و یه فیلم آورد . هم ترسناک بود هم صحنه دار . قیافه هامون باحال بود😅😅
سوهو: این فیلم و از وسایل های کای کش رفتم 😅
+آهان اومد عصبانی نشه؟🤨
سوهو: نمیشه اون مهربونه🙂
فیلم و گذاشت اولش یه روح بود که تو یه کلبه ای تو جنگل زندگی میکرد ، یه پسره هم فرار میکنه و میاد اونجا ، و این روحه کلی میترسوندش .
+(جیغ جیغ)
سوهو: چیه؟
+روحه !!😭😭
سوهو: وایی
+جیغ جیغ
سوهو: ولش کن بیا بزنیم جلو
زدیم جلو دیدیم نه فیلمش بد نیست که یهو آخراش صحنه ی بوس اومد . من و سوهو هر کدوم رومون و کرده بودیم یه طرف .
چرا بوسشون تموم نمیشه😭
کلی خجالت کشیدم .
سوهو: خب تموم شد ، فیلم خوبی بود ، شب بخیر
+شب بخیر😊 سوهو ؟
سوهو: بله؟
+من .. من..
سوهو: صبر کن الان میام😅
اومد و بغلم کرد و بردم تو اتاقم و گذاشتم رو تخت بعدشم چراغ ها رو خاموش کرد و رفت . من هنوز تو فکر اون فیلمه بودم .
یهو باد اومد و پنجره باز شد .
+جیغ .
سوهو: چی شد؟😳
+من ... میترسم 😭😭
اومد نشست کنارم رو تخت یه لبخند ملیح زد و گفت .
سوهو: می خوای پیشت بخوابم ؟
+چی؟😳😱 نه ... نه ... چرا ... باشه قبوله😔
اومد کنارم خوابید و دستم و گرفت تو دستاش . منم نفهمیدم کی خوابم برد .
فعلا همین یه پارت رو داشته باشید تا کارام تموم بشه نظرم فراموش نشه
۱۵.۴k
۰۷ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.