باید بازیگر شوم

باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم …

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم … ”
دیدگاه ها (۱)

امشب تمام عاشقان را دست به سر کنیک امشبی با من بمان، با من س...

افسوس که من و " تو "دور از هم پیر میشویم !و طعم شیرین تاب دا...

ایستاده اند ثانیه هابر تابستان خاطره ها واماگونه هایمبس ناجو...

یک بار طعم عشق را چشیده أممزه ی تلخ قهوه ی سیاه می دادتپش قل...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

game of love and hate(part 33)

ترجمه لایو جینکوک p1:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط