ایستاده اند ثانیه ها بر تابستان خاطره ها و اما گونه هایم بس ناجوانمردانه می لرزد در هجرت ناگزیرِ نوازش انگشتانت بازآ و بگو بر عاشقانه هایِ کدامین شعر نامت نمی خندد ؟؟؟ که لب های دیده گانم به هر سو سرک می کشد فقط رد پای نگاه تو را می بوسد !!!
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.