یک وقت هایی باید

یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه ی ا فکارت
باید به خودت استراحت بدهی...
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند.
دیدگاه ها (۱)

من خوبم …خسته نیستم …فقطگاهی دستم به این زندگی نمی رود !!

امشب هم قلبم مهمان جدیدی دارد ...به نام " درد " ...!!چار...

… با من که شکسته ام کمی راه بیا …… بالی بگشا گاه و بی گاه بی...

ﭼﻮﺏ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻣﺮﺋﯿﺴﺖ !ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ، ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ !ﯾﮏ ﺷﺒﯽ...

گوشیت رو خاموش کردی و کنارت روی زمین های سرد قرار دادی .. چش...

پارت ۱

رمـان مٰـالک نفٰس های تـو پـارت هفتـم🌷✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط