تئوری... امده است😂👐
خوب بعد از سالها هرکاری کردن ب غیر اصل کاری اومدم تئوری دوستمو براتون بگم، فقط چون اون موقع ک خودش برام گف چیز زیادی نگرفتم منم کلی مجبورم بگم درنتیجه ب احتمالاتی یخورده توهم توهمه😂👐
خوب تئوری میگ : دازای خونوادشو کشت و از اونجا فرار کرد تاموقعی ک موری پیداش میکنه و بهش پیشنهاد میده ب مافیا بیاد
حالا ب این چنتا نکته یه توجهی کنید
1. اسم موهبت دازای دیگر انسان نیستیه
۲. دازای یبار تو خود انیمه گف "من ب مافیای بندر ملحق شدم تا دلیلی برای زنده موندن پیدا کنم"
3. دازای تو سن چهارده سالگی ب مافیا ملحق شد
۴. دازای تو اون دوره ای ک تو مافیا بود ینی از چهارده تا 18 سالگیش توی یه کانکس زندگی میکرد
۵. فرق زیادی بین خوب و بد برای دازای وجود نداره
۶. ب اسلاید اول پست توجه کنید :)
خوببب حالا، ببینید همونطور ک گفتم دازای تو چهارده سالگیش ب مافیا اومد و دازای ب مافیا اومد تا دلیلی برای زنده موندن پیدا کنه و همونطور ک مشخصه از اسم موهبتش دیگر انسان نیستی اشاره ب ی زمان مشخصی داره ن مثلا از وقتی بدنیا اومدی یا چیزی، اما سوال اینجاس: چرا یه بچه چهارده ساله باید احساس کنه انسان نیست و دنبال دلیلی برای زندگی باشه؟ :)
خوب تو اسلاید اول یه صحنه از بانگو وانه ک اتسوشی میخواد یخورده از دازای تشکر کنه برای همه کارایی ک براش کرده ک دازای واقعا ناراحت میشه و کلا اصن حس مثبتی نداره، اما چرا؟
تو صحنه مرگ اودا، اودا ب دازای گف فرق زیادی برات بین خوب و بد نیس ولی چرا؟ خوب و بد ک خیلیم فرق دارن... اصن چرا باید از محبت دیدن از بقیه انقد ناراحت شی؟
بنظر من جواب این سوال یه چیزه، دازای تاحالا محبتی از کسی ندیده ک بخواد بدونه چه حسی داره :) ولی خوب مگه خونوادش بهش محبت نکردن؟ حالا اینجا میرسیم ب موضوع دیگر انسان نیستی، اول از همه جواب یه سوالو بدیم، چرا مافیا دازایو پیدا کرد؟ چرا یه یتیم خونه نبردتش؟ چرا مث کیوکا مافیا اونو قبول کرد؟ و چرا مث کیوکا دازای تو سن کم با تمرین کم ادم کش خوبی شد؟ خوب کیوکا خونوادش برای همون سازمانی کار میکردن ک انگو کار میکرد یه سازمان نزدیک ب مافیا و خونواده اون خیلی تو ادمکشی مهارت داشتن، پس شاید خونواده دازایم همونجا کار میکرد و بخاطر شدت سختی کارشون به دازای اهمیت اون چنانی نمیدادن، دازایم وقتی میدید همه بچه ها خانوادشون عاشقشونن اما خانواده ی اون بهش اهمیتی نمیدن حس میکرد خیلی خیلی با بقیه متفاوته، حس میکرد انسان نیس :) 👐
(بقیش پست بعد اینوز جا نمیشه😂👐)
خوب تئوری میگ : دازای خونوادشو کشت و از اونجا فرار کرد تاموقعی ک موری پیداش میکنه و بهش پیشنهاد میده ب مافیا بیاد
حالا ب این چنتا نکته یه توجهی کنید
1. اسم موهبت دازای دیگر انسان نیستیه
۲. دازای یبار تو خود انیمه گف "من ب مافیای بندر ملحق شدم تا دلیلی برای زنده موندن پیدا کنم"
3. دازای تو سن چهارده سالگی ب مافیا ملحق شد
۴. دازای تو اون دوره ای ک تو مافیا بود ینی از چهارده تا 18 سالگیش توی یه کانکس زندگی میکرد
۵. فرق زیادی بین خوب و بد برای دازای وجود نداره
۶. ب اسلاید اول پست توجه کنید :)
خوببب حالا، ببینید همونطور ک گفتم دازای تو چهارده سالگیش ب مافیا اومد و دازای ب مافیا اومد تا دلیلی برای زنده موندن پیدا کنه و همونطور ک مشخصه از اسم موهبتش دیگر انسان نیستی اشاره ب ی زمان مشخصی داره ن مثلا از وقتی بدنیا اومدی یا چیزی، اما سوال اینجاس: چرا یه بچه چهارده ساله باید احساس کنه انسان نیست و دنبال دلیلی برای زندگی باشه؟ :)
خوب تو اسلاید اول یه صحنه از بانگو وانه ک اتسوشی میخواد یخورده از دازای تشکر کنه برای همه کارایی ک براش کرده ک دازای واقعا ناراحت میشه و کلا اصن حس مثبتی نداره، اما چرا؟
تو صحنه مرگ اودا، اودا ب دازای گف فرق زیادی برات بین خوب و بد نیس ولی چرا؟ خوب و بد ک خیلیم فرق دارن... اصن چرا باید از محبت دیدن از بقیه انقد ناراحت شی؟
بنظر من جواب این سوال یه چیزه، دازای تاحالا محبتی از کسی ندیده ک بخواد بدونه چه حسی داره :) ولی خوب مگه خونوادش بهش محبت نکردن؟ حالا اینجا میرسیم ب موضوع دیگر انسان نیستی، اول از همه جواب یه سوالو بدیم، چرا مافیا دازایو پیدا کرد؟ چرا یه یتیم خونه نبردتش؟ چرا مث کیوکا مافیا اونو قبول کرد؟ و چرا مث کیوکا دازای تو سن کم با تمرین کم ادم کش خوبی شد؟ خوب کیوکا خونوادش برای همون سازمانی کار میکردن ک انگو کار میکرد یه سازمان نزدیک ب مافیا و خونواده اون خیلی تو ادمکشی مهارت داشتن، پس شاید خونواده دازایم همونجا کار میکرد و بخاطر شدت سختی کارشون به دازای اهمیت اون چنانی نمیدادن، دازایم وقتی میدید همه بچه ها خانوادشون عاشقشونن اما خانواده ی اون بهش اهمیتی نمیدن حس میکرد خیلی خیلی با بقیه متفاوته، حس میکرد انسان نیس :) 👐
(بقیش پست بعد اینوز جا نمیشه😂👐)
۱۲۹.۴k
۰۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.