من و تو بدهکاریم،
من و تو بدهکاریم،
به پیاده رو های ولیعصر...
به عکس های دو نفره ای که نگرفتیم...
به حس های خوبی که از خودمان دریغ کردیم...
من و تو بدهکاریم،
به همه کسانی که بعد از ما دیگر عاشق نشدند...
به همه کسانی که بعد از ما بدبین شدند به هر چه عشق و عاشقی...
ولی تو بیشتر از من بدهکاری؛
تو به تک تک اشک های من،
به تک تک تارهای سفیدم،
به بغض های مادرم؛
بدهکاری...
تو بدهکاری به خانه ای که قرار بود خانه ما شود،
خانه من و تو...
به بچه هایی قرار بود پدر و مادر صدایمان بزنند...
تو بدهکاری به تک تک گل هایی که میخواستم برایت بخرم،
بدهکاری به تک تک دوستت دارم هایی که روی لبم آمد و جایش را پنج ساعت هق هق گرفت...
تو بدهکاری،
به تک تک شعر هایی که برایت فرستادم و خوانده نشد...
بدهکاری بیشتر از همه به مردی که در آغوشش گرمای تنِ تو یادم می آید...
تو یک عمر عاشقی به من بدهکاری...
✎ #فاطمه_جوادی
به پیاده رو های ولیعصر...
به عکس های دو نفره ای که نگرفتیم...
به حس های خوبی که از خودمان دریغ کردیم...
من و تو بدهکاریم،
به همه کسانی که بعد از ما دیگر عاشق نشدند...
به همه کسانی که بعد از ما بدبین شدند به هر چه عشق و عاشقی...
ولی تو بیشتر از من بدهکاری؛
تو به تک تک اشک های من،
به تک تک تارهای سفیدم،
به بغض های مادرم؛
بدهکاری...
تو بدهکاری به خانه ای که قرار بود خانه ما شود،
خانه من و تو...
به بچه هایی قرار بود پدر و مادر صدایمان بزنند...
تو بدهکاری به تک تک گل هایی که میخواستم برایت بخرم،
بدهکاری به تک تک دوستت دارم هایی که روی لبم آمد و جایش را پنج ساعت هق هق گرفت...
تو بدهکاری،
به تک تک شعر هایی که برایت فرستادم و خوانده نشد...
بدهکاری بیشتر از همه به مردی که در آغوشش گرمای تنِ تو یادم می آید...
تو یک عمر عاشقی به من بدهکاری...
✎ #فاطمه_جوادی
۷۵۲
۰۳ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.