ما عادت ردهام دائما آدمها رفته زندگیمان را مرور کنی

ما عادت كرده‌ايم دائما آدمهاى رفته‌ى زندگیمان را مرور کنیم.
مُدام خاطره‌هاى مشترک مرده را برای خودمان زنده کنیم و از فلان كافه‌اى كه مي‌رفتيم گرفته تا فلان فصل سال كه بيشتَر عاشقى كرده ايم؛ که از همه‌ى آهنگ‌هايى كه كنار هم گوش داده‌ايم متنفر باشيم و توى دلمان به هَرچه آهنگ است لَعنت بفرستیم!
درواقع انقدر عشق کور و کرمان کرده که هيچ وقت نخواستیم آدم هاى مانده زندگیمان را ببینیم. همان‌هايى كه با يک لبخندشان، ميشود كُل گذشته را در گذشته جا گذاشت و رفت... همان‌هايى كه كُنج دلت جا گرفته اند؛ فقط كافيست هواى دلت اَبرى شود، از راه ميرسند و گَرد آرامش به پا ميكنند و ما چه بی‌رحمانه فراموش میکنیم.
حواسمان به «ماندنى»هاى زندگیمان باشد...

#فاطمه_جعفری
دیدگاه ها (۱)

ما روزهای سختمان را بدون یاریِ آدم‌ها پشت‌سر گذاشتیم.ما خودم...

•این نیم رخ خیلی واسم آشنا بود ،یادم نمیاد دقیقا کِیاما از ...

مرگ، یک بیست سی سالی از دست دن‌دیه‌گو فرار کرد اما بالاخره ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط