دلم برای تو تنگ شده است

دلم برای تو تنگ شده است 
اما نمی دانم چه کار کنم 
مثل پرنده ای لالم
که می خواهد آواز بخواند و نمی تواند.

به هوای دیدنت 
در قاب پنجره ها قد می کشم
نیستی
فرو می ریزم
مثل فواره ای بر سر خودم
زیر آوار خودم می مانم در گوشه ی اتاق

ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم 
من پرنده ای بی بالم
ای آسمان دور دست!

اندوه ها در من شعله ور است و
ابر ها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم ، آتشم را خاموش نمی کند ......
دیدگاه ها (۳)

رفتـــه‌ای . . .تـا دِگـــر شــوقِ دیــدارِ مــن . . .آرزویَ...

گاهی وقت ها ...چشمم به شماره ات می افتد...ناخوداگاه ...دستم ...

ضبط را خاموش می‌کند،سیگار را خاموش می‌کند،بغض را خاموش می‌کن...

دلتنگی اگر در حرف می‌ماند شاید بی‌هنگام به گریه نمی‌افتادم ....

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط