پارت هشتم رمان مافیا جئون

پارت هشتم رمان مافیا جئون:


ویو نویسنده

جونگکوک و ات رفتن داخل ماشین که راه بیوفتن برن

-: یونجین کاری که بهت نداشت؟

: امم (بغض) خب

-: چی شده؟

: هیچی

-: دروغگوی بدی هستی بگو ببینم چی شده اگه نگی قسم میخورم یکاری کنم که پشیمون شی

: اون... اون... منو ک... کرد

-: چی؟(عصبانی) چطور جرعت کرده این کارو بکنهههه (داد)

: ب.. ببخشید من نتونستم کاری کنم

-: هوففف عیبی نداره ولی من واقعا عصبانی شدم تقصیر تو نیست تقصیر من بود که تنهات گذاشتم

ویو ات

نمیدونم چرا اونقدر اروم باهام صحبت میکرد خیلی رمانتیک.

: نه تقصیر تو نیست من بودم

-: تو یه دختری که هیچ زوری در برابر یه مرد بزرگ نداری میدونم ولی من عاشقت شدم

از تعجب شاخ در اوردم نمیدونم یعنی داره راست میگه؟

-: ساکتی چیه تعجب کری؟ اره دوستت دارم از وقتی دیدمت لطفا تا اخر عمر با من بمون قلب من باش بانو من عاشقتم پروانه میشم واسه ی شمع واسه ی من باش واسه ی من کهنه شو تو قلب تازه ی من قبول میکنی؟

: امم.. البته (لبخند)

یهو کوک ماشین و کنار زد و لباشو رو لبام گذاشت و محکم بوسیدم

روی لبام زمزمه کرد: مممم خوشمزه

و دوباره بوسیدم....

ادامه دارد...

لقبم و تغییر دادم به الیسا
دیدگاه ها (۱)

پارت نهم رمان مافیا جئون: جوری میبوسیدم انگار چندین سال بود ...

بایس قشنگ خودم نامجونا♥♥♥دوستت دالم نامجونیمممم♥😍😎#BTS#army#...

تک پارتی به مناسبت تولد جونگکوکنام: تولدت مبارک ددی نویسنده:...

تولدت مبارک کوکی من

نام فیک:عشق مخفیPart: 8ویو ات*چشامو مالوندم*ات. اه بازم مدرس...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

پارت ۴۱پادشاه: به عنوان مجازاتت پارک جیمین م..... ات: لطفا.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط