بچه که بودم بابام منو برد استانبول

بچه که بودم بابام منو برد استانبول..
.
.
.
.
بعد که بزرگ شدم فهمیدم گولم زده
منو برده بود تبریز..
تو تاکسی هم ترانه ی ابراهیم تاتلیس گذاشته بودند که طبیعی جلوه کنه.
چند بار هم همینطوری کانادا رفتیم ..
دیدگاه ها (۸)

بابام با ماشین تصادف کردهزنگ زده به من میگه کصافط بیشرف عوض...

ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮨℓﮦﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓﮦℓﮧﮩﮨ ℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨ...

شاید برای شما هم اتفاق بیافتد..............ماهنوزتویخچالمون ...

مردی نزد روانشناس رفت و از غم بزرگی که دردل داشت برای دکتر ت...

پارت ۵+ باشه (کشیده و حرصی)ـ بیا باز شدی حالا همراه من بیا +...

پارت ۲بابام از شدت عصبانیت سرخ شده بود و طوری نگام میکرد که ...

"سرنوشت "p,20...زنی رو توی عمارت دیدم که بچه ی گوگولی و خجال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط