اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۳۱
[ویو آنالی]
نزدیکش شدم... دقیقا روبروش ایستادم...در ثانیه دستم گرفت
و روی پاهای خودش نشوندم
خواستم بلند بشم که محکم با یک دستش به خودش قفلم کرد
آنالی: ول کن.. لطفاً ولم کن
[ویو جونگ کوک]
سربه سر این دختر گذاشتن خیلی حال میده
ساکت...موادب.. همیشه لحن صدای آروم و دلنشینی داره
کسی که هانجون بزرگ کرده نمی تونه اینقدر موادب مهربون باشه
جونگ کوک: از چند سالگی پیش داداشت بودی ؟
سرش خم کرد
آنالی: فکر کنم ۵ سالم بود...چون اون موقع دانته ۸ سالش بود
پس از پسر این مرد هم کوچیک تره
جونگ کوک: همیشه اینقدر آروم بودی ؟
آنالی: آره...
موهاشو جلوی صورتش گرفته بود.... با دست موهاش به پشت گوشش هدایت کردم..معذب بود اونم خیلی ..
با دستم چونش گرفتم و صورتش دقیقا روبروی خودم گرفتم
چشماش با درخشش خاصی نگاه می کرد
با حالت تند و جدی گفتم:
جونگ کوک: می دونی که عروسک جدیدم هستی ؟ .. عروسک جدید که هر کاری دلم بخواد انجام میدم... مراقب رفتارت باش فهمیدی عروسک
عصبانیت تو چشماش قشنگ موج می زد
آنالی: عروسک هیچکس نبودم..و نخواهد بود!
فشار دستام روی چونش بیشتر کردم ....