تو دست مرا بگیر

تو دست مرا بگیر
مرا ببر جایی دور
جایی که ایمان من به تو
ایمان تو به من
و ایمان ما به عشق گم نشود
میان هفت رنگی روزگار...


#عادل_دانتیسم
دیدگاه ها (۱)

راهِ گریزی نبود..عشق آمد و جانِ مرادر خود گرفت و خلاص!من در ...

دو استکان چایی بریزدستم بند استدارم خیالت را میبافم...#کوروش...

تنها زمانی "صبور" خواهی شد، که صبر را یک "قدرت" بدانی نه یک ...

خدا را در آشیانه ی پرنده ای گم کردم که از شرط کوچ ! تمام گرم...

میان مان افتاده دیوار حال دیوانه میشی بی مندستت مث مار به دو...

دست مرا بگیر، که باغِ نگاه تو...چندان شکوفه ریخت... که هوش ا...

🩵🩵🩵🩵🪶دست مرا بگیرکه باغ نگاه تو چندان شکوفه ریختکه هوش از سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط