ویو جیمین
ویو جیمین
اومدم دیدم آت توی کلبه نیست
_آت کجایی دیدم یه نامه روی میز هس برداشتم دیدم از طر ف هه سان هس
لعنتی (با داد )
مکالمه با افراد جیمین
_زود به آدرسی که میفرستم بیاید
افراد جیمین:چشم ارباب
پرش زمان
ارباب ما حاضریم
_هه سان ی عوضی آت رو دوزدیده میریم به عمارتش تا برگردانیم
چشم ارباب
رفتیم به طرف عمارت هه سان
هر کی میومد جلو افراد من میزدن داد زدم
_ااااتتتتتتت کجاااایییییی
÷اووو ببین کی اینجاست جیمین
_عوضی آت رو کجا بردی
÷ات پیش منه
_اگه قراره دعوا کنیم پس نباید افرادمون دخالت کنه
÷قبول
جیمین مشت 👊👊 زد به صورت هه سان خلاصه جیمین زخمی شده بود ولی جیمین توی دعوا با شوگا برنده شد
🥲
_اتتتت (با ترس و تعجب)
آت بیهوش شده بود تنش پر از خون بود و کبودی
جیمین با افرادش هه سان و افرادش رو کشتن
جیمین و آت رو به خونه برگشتن و جیمین آت رو گذاشت روی تختش و زنگ زد به یوآ
(یوآ دکتر هس و جنسیتش دختر هس علامت ∆)
مکالمه
_ال..آلو یوآ
∆سلام جیمین چی شده
_عشقم ...آت آت
∆باشه باشه الان میام
_.....
اومدم دیدم آت توی کلبه نیست
_آت کجایی دیدم یه نامه روی میز هس برداشتم دیدم از طر ف هه سان هس
لعنتی (با داد )
مکالمه با افراد جیمین
_زود به آدرسی که میفرستم بیاید
افراد جیمین:چشم ارباب
پرش زمان
ارباب ما حاضریم
_هه سان ی عوضی آت رو دوزدیده میریم به عمارتش تا برگردانیم
چشم ارباب
رفتیم به طرف عمارت هه سان
هر کی میومد جلو افراد من میزدن داد زدم
_ااااتتتتتتت کجاااایییییی
÷اووو ببین کی اینجاست جیمین
_عوضی آت رو کجا بردی
÷ات پیش منه
_اگه قراره دعوا کنیم پس نباید افرادمون دخالت کنه
÷قبول
جیمین مشت 👊👊 زد به صورت هه سان خلاصه جیمین زخمی شده بود ولی جیمین توی دعوا با شوگا برنده شد
🥲
_اتتتت (با ترس و تعجب)
آت بیهوش شده بود تنش پر از خون بود و کبودی
جیمین با افرادش هه سان و افرادش رو کشتن
جیمین و آت رو به خونه برگشتن و جیمین آت رو گذاشت روی تختش و زنگ زد به یوآ
(یوآ دکتر هس و جنسیتش دختر هس علامت ∆)
مکالمه
_ال..آلو یوآ
∆سلام جیمین چی شده
_عشقم ...آت آت
∆باشه باشه الان میام
_.....
۱۱.۴k
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.