لبش رو بوسیدم

لبش رو بوسیدم
تا این که ....
بعد چند دقیقه از هم جدا شدیم
_کجا بریم
+بریم جنگل
_باشه بریم
رفتیم جنگل ساعت ۱۸:۱۹
ی
_ات میخوای اینجا بمونیم
+چند روز
_کل روز های عمرمون
+نه اگه گرگ بیاد چی
_باشه (با خنده)
ویو آت
جنگل خیلی قشنگ بود ولی دلم نمی‌خواست بمونیم چی بگم چی نگم گفتم گرگ 🐺 بیاد چی جیمین خندید خنده هاش خیلی قشنگ بود
+هیبیییی نخند دیگه
_باشه باشه
+فقط 1 روز قبوله
_قبول
۲۱:۴۵

شب شده بود جیمین رفته بود بیرون و نیومده بود میخواستم بهش زنگ بزنم ولی خب شمارشو نداشتم یه صدای اومد رفتم طرف در و فک کردم جیمینه در رو باز کردم و دو تا مرد گنده و یه مرده بود فک کنم ریئسشون بود
خواستم در رو ببندم ولی مانع و اومد تو ی کلبه



منتظر پارت بعدی باشید 💜😇گذاشتن پارت بعدی بستگی به تعداد کامنت هاتون داره اگه کامنت زیاد منم تا شب 1 پارت دیگه هم میزارم
آرمی ها فعلا خداحافظ
دیدگاه ها (۲۰)

خواستم در رو ببندم ولی مانع و اومد تو ی کلبه(اونی که اومد شو...

ویو جیمین اومدم دیدم آت توی کلبه نیست _آت کجایی دیدم یه نامه...

لباسم رو پوشیدم و در رو باز کردم دیدم جیمین وایساده جلوی در ...

#جیمینشی

*پیج شگفت انگیز ویسگون*تشکرازلایک و حضورتون*

فیک نویس ( پارت ۲۲ ) مایل. به پارت بعدی؟؟؟کای : چونفیلیکس: د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط