سرنوشت part 7
سرنوشت part 7
+اون آقای کانگه
_ولی چرا لِه شده؟
+به خاطر اینکه داشتن شکنجه اش میکردن
_تو از کجا فهمیدی این اینجاست و چطوری فهمیدی یکی اینجاست و کانگ کیه؟
+نفس بگیر دا
_اوکی بگو
+اون یکی از مافیاهای رده بالاست موقع بحثمون یکی از جنگل با سرعت زد بیرون تازه خونیم بود دستشم تفنگ بود به خاطر همین گفتم وایسا در ضمن اگه میخوای بفهمی از کجا فهمیدم شکنجه اش کردن باید بهت بگم من با شکنجه های مافیا آشنام برام راحته تشخیص دادنش
_قانع شدم الان باید با این چیکار کنیم؟
+زنگ میزنم به پدرم
_@پدرت؟!(داد)
+ آره خب عا آره یادم رفت تو فکر کردی با کی معامله کردی اونم سره من؟اون ناپدریمه و خب پلیسه ولی به کارش اهمیت نمیده
_پس واسه چی زنگ میزنی؟
+خودت میفهمی
شروع مکالمه
÷چی میخوای؟
+برات یه چیز خوب پیدا کردم
÷زر بزن دیگه
+جسد آقای کانگ مقل اینکه گروه لاله سیاه بعش حم.....
÷نمیخوام توضیح بدی جسدشو یه جا قایم کن بعدش بهم بگو کجا گذاشتید تا بتونم پیداش کنم
+خیله خب
پایان مکالمه
_خب چی گفت؟
+هعییییی هیچی کمک کنین جسدو قایم
کنیم
_@باشه
چند مین بعد
+کارتون عالی بود حالا بریم
_کجا؟ پس این چی میشه؟
+ناپدریم میادو برش میداره و چون یکی از کله گنده های مافیایت قطعا ترفیع میگیره و اگه اینطور بشه دیگه میتونم بدون اونا زندگی کنم
_اوکی تهیوووووونگ انقد اون جسدپ انگشت نکن(داد)
+هی چیکارش داری بزار انگشتش کنه دوستت خیلی کیوته چندسالشه؟
_اون 18سالشه اون برادر دوستمه خود دوستم چندسال پیش به خاطر سرطان مرد مادرش به دلیل س.ک.س زیاد سقط شد و پدرش از طلبکاراش اونقدر کتک خورد که مرد تنها کسی که باقی موند این پسر بود قسم خوذدم ازش مراقبت کنم
+تو چندسالته؟
_23
+دوسش داری؟
_چییییییییی؟؟؟(خجالت،داد)
ادامه دارد......
هر روز یه پارت میزارم...
+اون آقای کانگه
_ولی چرا لِه شده؟
+به خاطر اینکه داشتن شکنجه اش میکردن
_تو از کجا فهمیدی این اینجاست و چطوری فهمیدی یکی اینجاست و کانگ کیه؟
+نفس بگیر دا
_اوکی بگو
+اون یکی از مافیاهای رده بالاست موقع بحثمون یکی از جنگل با سرعت زد بیرون تازه خونیم بود دستشم تفنگ بود به خاطر همین گفتم وایسا در ضمن اگه میخوای بفهمی از کجا فهمیدم شکنجه اش کردن باید بهت بگم من با شکنجه های مافیا آشنام برام راحته تشخیص دادنش
_قانع شدم الان باید با این چیکار کنیم؟
+زنگ میزنم به پدرم
_@پدرت؟!(داد)
+ آره خب عا آره یادم رفت تو فکر کردی با کی معامله کردی اونم سره من؟اون ناپدریمه و خب پلیسه ولی به کارش اهمیت نمیده
_پس واسه چی زنگ میزنی؟
+خودت میفهمی
شروع مکالمه
÷چی میخوای؟
+برات یه چیز خوب پیدا کردم
÷زر بزن دیگه
+جسد آقای کانگ مقل اینکه گروه لاله سیاه بعش حم.....
÷نمیخوام توضیح بدی جسدشو یه جا قایم کن بعدش بهم بگو کجا گذاشتید تا بتونم پیداش کنم
+خیله خب
پایان مکالمه
_خب چی گفت؟
+هعییییی هیچی کمک کنین جسدو قایم
کنیم
_@باشه
چند مین بعد
+کارتون عالی بود حالا بریم
_کجا؟ پس این چی میشه؟
+ناپدریم میادو برش میداره و چون یکی از کله گنده های مافیایت قطعا ترفیع میگیره و اگه اینطور بشه دیگه میتونم بدون اونا زندگی کنم
_اوکی تهیوووووونگ انقد اون جسدپ انگشت نکن(داد)
+هی چیکارش داری بزار انگشتش کنه دوستت خیلی کیوته چندسالشه؟
_اون 18سالشه اون برادر دوستمه خود دوستم چندسال پیش به خاطر سرطان مرد مادرش به دلیل س.ک.س زیاد سقط شد و پدرش از طلبکاراش اونقدر کتک خورد که مرد تنها کسی که باقی موند این پسر بود قسم خوذدم ازش مراقبت کنم
+تو چندسالته؟
_23
+دوسش داری؟
_چییییییییی؟؟؟(خجالت،داد)
ادامه دارد......
هر روز یه پارت میزارم...
۲.۶k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.