سکوت دریا

سکوت دریا
این داستان داستان دختری است که از زندگی بارها ناامید میشه
اما با کمک برادرش میتونه امیدشو برگردونه تو این داستان با دوستای جدید آشنا میشه و با دوست قدمیش سعی میکنه مشکلات رو پشت سر بزار
تا این که.....
اونیا من داستانمو ساختم فقط مونده بنویسم بیاید درباره خلاصش نظر بدید
-_-
دیدگاه ها (۱۲)

آروم آروم لبه پشت بوم راه میرفتم.. قدمهای سنگینم یکی پس از د...

چند ماه قبل پوفی کردم و روی تخت ولو شدم!غلطی زدم و به قاب عک...

meو اونی ایونیی

این بهتره برا داستانم یا اون قبلیه؟

پارت ۸۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط