تک پارتی دراکو=
تک پارتی دراکو=
وقتی دختر ولدمورتی و اون مجبورت میکنه با دراکو قرار بزاری ولی تو هاگوارتز عاشقش میشی
امروز اولین روز هاگوارتز بود پدر ا/ت از اون خواسته بود که با دراکو قرار بزاره ولی ا/ت دراکو رو دوست نداشت اما جرئت گفتنش رو به پدرش نداشت پس قبول کرد
....(کلاس پرواز با جارو)....
قرار بود که پرواز کردن با جارو رو یاد بگیرند ا/ت مثل همیشه تو یادگیری مشکل داشت دراکو به سمتش اومد و گفت:
_کمک میخوای؟
+اوهوم
دراکو سعی کرد که به ا/ت نشون بده اما ا/ت بازم نمیتونست دراکو دست ا/ت رو گرفت و با گفتن ورد جارو به سمت دست ا/ت اومد ا/ت خیلی خوشحال شد و ناخداگاه بغل دراکو پرید ولی سریع خودش رو جدا کرد شاید دراکو اونجوری که فکر میکرد نبود دراکو سوار جاروش شد و رفت
....(سرسرا)....
ا/ت تمام وقت به دراکو چشم دوخته بود
ا/د(اسم دوست مثلا هرماینی)
ا/د: چرا همش به مالفوی نگاه میکنی؟
+چی نه من فقط...
ا/د: قرمز شدی حالت خوبه؟
+چی؟من میرم هوا بخورم
و سریع اونجا رو ترک کرد چشمش به جغدش افتاد نامه ای داشت ا/ت حدس میزد از طرف کی باشه
....(نامه)....
ا/ت رابطه ات با دراکو چطوره؟ امیدوارم ماموریت یادت نرفته باشه!
............
ا/ت نمیدونست چطور جوابش رو بده که دستی روی شونه ی ا/ت گذاشته شد ا/ت جیغی زد و برگشت دراکو بود
+چرا اینجوری میای؟
دراکو خنده ای کرد و گفت
_متاسفم، چرا اینجایی؟
+اومدم هوا خوری، تو چرا اینجایی؟
_منم اومدم هوا خوری
ا/ت به اسمون خیره شد
+ماه امشب خیلی زیباست
_مثل تو
+چی؟
_گفتم...مثل ماه زیبایی
+اینم یه شوخیه؟
_نه کاملا جدی گفتم...راستی فردا برای یول بال همراهی داری؟
+نه
_پس با من میای؟
+آ....اره
_چه خوب پس من منتظرتم
+جواب داد
_چی؟
+هیچی
و به سمت در رفتم
_ا/ت
+بله
چرخید و با گل رزی رو به رو شد
_برای توعه
+گل رز نماد عشقه
_خوب شاید عاشقت شدم تو چطور؟
ا/ت سرخ شد و گفت
+منم همین طور
وقتی دختر ولدمورتی و اون مجبورت میکنه با دراکو قرار بزاری ولی تو هاگوارتز عاشقش میشی
امروز اولین روز هاگوارتز بود پدر ا/ت از اون خواسته بود که با دراکو قرار بزاره ولی ا/ت دراکو رو دوست نداشت اما جرئت گفتنش رو به پدرش نداشت پس قبول کرد
....(کلاس پرواز با جارو)....
قرار بود که پرواز کردن با جارو رو یاد بگیرند ا/ت مثل همیشه تو یادگیری مشکل داشت دراکو به سمتش اومد و گفت:
_کمک میخوای؟
+اوهوم
دراکو سعی کرد که به ا/ت نشون بده اما ا/ت بازم نمیتونست دراکو دست ا/ت رو گرفت و با گفتن ورد جارو به سمت دست ا/ت اومد ا/ت خیلی خوشحال شد و ناخداگاه بغل دراکو پرید ولی سریع خودش رو جدا کرد شاید دراکو اونجوری که فکر میکرد نبود دراکو سوار جاروش شد و رفت
....(سرسرا)....
ا/ت تمام وقت به دراکو چشم دوخته بود
ا/د(اسم دوست مثلا هرماینی)
ا/د: چرا همش به مالفوی نگاه میکنی؟
+چی نه من فقط...
ا/د: قرمز شدی حالت خوبه؟
+چی؟من میرم هوا بخورم
و سریع اونجا رو ترک کرد چشمش به جغدش افتاد نامه ای داشت ا/ت حدس میزد از طرف کی باشه
....(نامه)....
ا/ت رابطه ات با دراکو چطوره؟ امیدوارم ماموریت یادت نرفته باشه!
............
ا/ت نمیدونست چطور جوابش رو بده که دستی روی شونه ی ا/ت گذاشته شد ا/ت جیغی زد و برگشت دراکو بود
+چرا اینجوری میای؟
دراکو خنده ای کرد و گفت
_متاسفم، چرا اینجایی؟
+اومدم هوا خوری، تو چرا اینجایی؟
_منم اومدم هوا خوری
ا/ت به اسمون خیره شد
+ماه امشب خیلی زیباست
_مثل تو
+چی؟
_گفتم...مثل ماه زیبایی
+اینم یه شوخیه؟
_نه کاملا جدی گفتم...راستی فردا برای یول بال همراهی داری؟
+نه
_پس با من میای؟
+آ....اره
_چه خوب پس من منتظرتم
+جواب داد
_چی؟
+هیچی
و به سمت در رفتم
_ا/ت
+بله
چرخید و با گل رزی رو به رو شد
_برای توعه
+گل رز نماد عشقه
_خوب شاید عاشقت شدم تو چطور؟
ا/ت سرخ شد و گفت
+منم همین طور
۹.۴k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.