نم نم باران زند بر شیشه بیدارت ڪند
نم نم باران زند بر شیشه بیدارت ڪند
یاد من اید ڪنارت تا ڪه بے تابت ڪند.
حس ڪنے یک لحظه من درزیر باران بیڪسم
غرق صدهاخاطره گردے ڪه بیخوابت ڪند،
بوی شیدایے بپیچد درفضاے خانه ات.
اخرش این عشق عالے زار و بیمارت ڪند.
باد آید پرده ذهن ات گشاید سوے ما
یاد ما افتی،جنون ازخویش بیزارت ڪند.
با نوک انگشت نویسے (خاطراتت زنده شد)
بر بخار روے شیشه....بلکه ارامت ڪند
عاصیم در زیر باران با هزاران خاطره
گفته ام باران بیاید تا ڪه بیدارت ڪند...
یاد من اید ڪنارت تا ڪه بے تابت ڪند.
حس ڪنے یک لحظه من درزیر باران بیڪسم
غرق صدهاخاطره گردے ڪه بیخوابت ڪند،
بوی شیدایے بپیچد درفضاے خانه ات.
اخرش این عشق عالے زار و بیمارت ڪند.
باد آید پرده ذهن ات گشاید سوے ما
یاد ما افتی،جنون ازخویش بیزارت ڪند.
با نوک انگشت نویسے (خاطراتت زنده شد)
بر بخار روے شیشه....بلکه ارامت ڪند
عاصیم در زیر باران با هزاران خاطره
گفته ام باران بیاید تا ڪه بیدارت ڪند...
۴.۱k
۱۹ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.